نماینده تهران در مجلس دهم در واکنش به قتل رومینا توسط پدرش گفت: در مواردی که قتل را پدر مرتکب شده، پدر، چون سرپرست است اساسا از نظر قانونی مجرم تلقی نمیشود و فقط مدعیالعموم میتواند از او شکایت کند.
آیت ماندگار- پروانه سلحشوری در رابطه با «قتلهای ناموسی در ایران»:
* متأسفانه حتی عنوان قتلهای ناموسی احساسات را برمیانگیزد و منجر میشود افرادی که چنین اعمالی را مرتکب شده یا کسانی که شنونده چنین اخباری هستند این اعمال را موجه بدانند. چنین قتلهایی وجهه بسیار خشن از زندگی اجتماعی، خانوادگی و فامیلی در جامعه است که تقریبا در بعضی مناطق به صورت جدی خود را بروز میدهد که ریشه اصلی آن، در سنتها و قوانین نهفته است.
* قوانین بازدارندهای برای چنین کاری وجود ندارد، خصوصا در مواردی که قتل را پدر مرتکب شده، پدر، چون سرپرست است اساسا از نظر قانونی مجرم تلقی نمیشود و فقط مدعیالعموم میتواند از او شکایت کند. متأسفانه مدعیالعموم در چنین مورادی بین ۳ تا ۱۰ سال بیشتر حکم نمیدهد و در شهرهای کوچک هم این موارد ممکن است به جزای نقدی تبدیل و مجازاتی هم در پی نداشته باشد. در چنین مواردی قانون آن طور که باید و شاید، پشتوانه افرادی که نیاز به حمایت دارند، نیست.
* این دختر جزو کودکان به شمار میرود. دادستانی و بهزیستی هم مطرح کردهاند در راستای حقوق کودک از او حمایت میکنند. اشکالات قانونی در کشور وجود دارد، یعنی دختر زیر ۱۳ سال میتواند ازدواج کند و او را کودک حساب نمیکنند و از طرف دیگر طبق تعاریف کودک هستند بنابراین با یک پارادوکس قانونی و حقوقی مواجه هستیم. به جای مبارزه با چنین سنتهای رایج متأسفانه این سنتها بیشتر تقویت میشوند و مبارزه با آنها، صورت نمیگیرد همین عدم مقابله با سنتها منجر به ادامه چنین معضلاتی میشود. در چند وقت اخیر ۱۰ مورد این چنینی را مطالعه کردم. با آگاهی بخشی درباره اتفاقات این چنینی، شرایط را میتوان تغییر داد، از طرفی دیگر باید قانون در این رابطه تغییر کند تا شاهد چنین وقایعی نباشیم.
* (در خصوص اینکه وقتی دختر بچه اذعان دارد که امنیت جانی ندارد چرا باید قانون او را تحویل خانواده بدهد؟): در صورت نداشتن تامین جانی هم نهایت فرد را یک هفته نگه دارند، اما پس از آن تحویل خانواده میدهند، زیرا جایی برای نگهداری چنین کودکانی وجود ندارد. به علت جو حاکم در روستا فشار بر خانواده و پدر زیاد بوده و بجای اینکه بر اعصاب خود مسلط شوند با فرزند خود مشکل پیدا کردند، به نظر من حتی پدر هم در این ساختار قربانی است، چرا که او برای آبروی خودش جگر گوشه اش را به قتل رسانده است.
* تفاوت تفکر مدرن و سنتی در این اتفاق در یک فضای کوچک روستایی دیده میشود. متاسفانه عدم وجود آموزشهای آگاه بخش و خود مراقبتی به وجود چنین بحرانهایی دامن میزند. از طرف دیگر روابط دختر و پسر در سطح جامعه گسترش یافته است. بجای مخالفت با نمادهای فکری زندگی جدید باید انها را در راستای فرهنگ خود به گونهای شکل دهیم که تبعات آن را به حداقل برسانیم تا زندگی فرهنگی، مناسب داشته باشیم.
* باید قانون گذار فکری به حال چنین اتفاقات کند، یک کودک قربانی شده است. عجیب است که چطور خانواده با وجود اطلاع اقدامات حمایتی، انجام نداده اند. ممکن است با این همه اختلاف سن دختر بچه فریب خورده باشد، این اختلاف سن عجیب است این مردی که با این دختر ارتباط برقرار کرده به نظر میرسد دچار پدوفیلی است. چگونه با آن دختر ارتباط برقرار کرده است؟ اینها سوالاتی است که پاسخ آن به مرور، روشن میشود.
* نمایندگان مجلس یازدهم چنین مسائلی برایشان در اولویت نیست، اما ممکن است اتفاقاتی این چنینی تلنگری برای آنها به حساب آید و در عین حال، مطالبات جامعه مدنی و مردم را در حوزه قانون گذاری بیشتر میکند. قانون در حوزه خانواده نیازمند تغییرات جدی است، آنان که دغدغه خانواده ایرانی را دارند، بدانند که برای تشکیل، حفظ، و ثبات خانواده ایرانی نیازمند بازنگری جدی در قوانین مرتبط با حوزه خانواده هستیم.
منبع: رویداد24