کاروان ایران با هشت مدالی که در المپیک ریو کسب کرد نشان داد از قدرت خوبی برخوردار است. در جلسهای که مدیران ورزش کشور با وزیر ورزش و جوانان داشتند ایشان نقشهای را ترسیم کرد که ما به نسبت جمعیت و یا هزینهای که کردیم بهطور میانگین چهار مدال باید میگرفتیم اما حالا صاحب هشت مدال شدهایم. شخصاً معتقدم کاروان ایران فراتر از انتظارات کارکرد و ما در بسیاری از المپیکها کمفروغتر از این ظاهرشده بودیم. برای آنکه در آینده بتوانیم بهتر از این عمل کنیم باید به سمت استعدادیابی در سراسر کشور برویم. ما عادت کردیم که منتظر باشیم تا یک رضازاده، بهداد سلیمی، هادی ساعی و یا هر نخبه دیگری وارد ورزش شود و برای کشور افتخارآفرینی کند. باید توجه داشت که ظهور و بروز نخبگان در ورزش همیشگی و مداوم نیست و ما باید برای تصاحب مدال کار اساسی و پایهای کنیم. باید مدلی برای استعدادیابی و پرورش استعدادها از سوی وزارت ورزش و جوانان به فدراسیونها ارائه شود تا آنها بر روی همان مدل برنامهریزی کنند و پس از مدتی بیایند و بگویند چه کردند. وزارتخانه به لحاظ مالی باید دست فدراسیونها را بگیرد. هرچند که به لحاظ اقتصادی اوضاع تمام وزارتخانهها خوب نیست ولی تزریق پول آنهم در ۴۵ روز مانده به اعزام کاروان، خیلی کارساز نیست. نباید اوضاع ورزش طوری باشد که فدراسیون شنا بگوید ما استخر نداریم. الآن بسیاری از امکانات فدراسیون اسکواش بهصورت اجارهای در اختیار ما است. دیگر به ورزشکاران نمیشود گفت بروید و باغیرت موفق شوید. اوضاع نقدینگی فدراسیونها بهقدری نامناسب است که حتی دردادن حقوق کارمندان مشکلدارند. اکثر فدراسیونها نمیتوانند برای خود اسپانسر پیدا کنند. بسیاری از رشتههای ورزشی پخش تلویزیونی ندارند و برای همین مظلوم ماندهاند. وقتی پول و امکانات در حد مناسب وجود ندارد، برنامهریزی هم نمیشود کرد. اینکه بسیاری از ورزشکاران نامدار ما نمیتوانند موفقیتی کسب کنند برای آن است که تا روزهای آخر برای کسب سهمیه المپیک میجنگیدند، درحالیکه بدن آنها نیاز به آمادهسازی برای مسابقات را داشت. با تمام این مشکلات، برخی مربیان ما عادت به قهر پیدا کردند و برخی اعتمادبهنفس بالا دارند. شاید یکی از دلایل آنکه نتوانستیم در المپیک ریو بهتر از این ظاهر شویم همین روش بعضی مربیان بود.
شماره 19 دوهفته نامه آیت ماندگار