- شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳2024 November 23

دو هفته نامه آیت ماندگار

سرمقاله
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۳۲۹
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۳ - ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - 15 November 2016

عدم رعایت مدیریت اصولی در کشور

علی شاملو / دبیر تحریریه
می‌گویند: مرحوم آیت ا... مجدد حاج سید میرزا محمدحسین شیرازی علی ا.. مقامه فرموده‌اند: «ریاست -منظور مرجعیت دینی بوده است نیازمند یک‌صد جزء است که یک جزء آن علم و جزء دیگرش عدالت است و نودوهشت جزء دیگر آن مدیریت است.
این سخن را که اکنون ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همه‌چیز با علم و دانش پیش می‌رود سخنی درست و به‌جاست. زیرا شاید افرادی بسیاری عالم و عادل باشند اما توان مدیریت نداشته باشند و اینکه آیت ا... شیرازی فرموده‌اند: «نودوهشت جزء آن مدیریت است» به خاطر اهمیت فوق‌العاده این موضوع است و باید بدانیم که احتیاج به صفت مدیریت مخصوص مرجع تقلید نیست. بلکه هر کس کاری به عهده داشته باشد، یا بعداً بخواهد کاری را به عهده بگیرد باید دارای شرایط اداره امور باشد. از پادشاه و رئیس‌جمهور تا وزیر، مدیر مدرسه، رئیس بهداری، پیشتاز، مدیر مجله یا روزنامه، واعظ و... تا نامه‌رسان پست و آشپز همه و همه باید طریقه اداره نمودن کار خود را بدانند، هرکدام از افراد که در اداره کار خود خوب وارد بود می‌تواند با سلامتی و پیشرفت کار خود را انجام دهد وگرنه در جا زدن است و انحطاط تا اینکه به جمود ابدی کشیده شود. اگر انسان در اداره امور مربوطه به خود وارد باشد پله به پله ترقی کرده و به آخرین پله می‌رسد و همان‌گونه که طلبه مبتدی بانظم و ترتیب شروع می‌کند تا هنگامی‌که به مرجعیت عامه مسلمین می‌رسد و یا اگر رشته‌های علمی دیگر کوشش کرد به آخرین مراحل خط سیر خود خواهد رسید و مانند یک دانش‌آموز کوچک در کلاس اول که با رعایت نظم و ترتیب در درس به ریاست آموزش‌وپرورش می‌رسد، این در مورد سیر طبیعی و ترقی تدریجی. اما درباره کسانی که در اثر یک پیش آمد و یک تصادف در رأس کاری قرار می‌گیرند، ولی در اداره آن کار وارد نیستند مانند مدیران دولت‌های نهم و دهم که اکثراً تصادفی و بدون داشتن تجربه لازم و کافی به پست‌های مدیریتی گمارده شده بودند و باعث ویرانی و خرابی کشور در ۸ سال حاکمیت دولت‌های نهم و دهم شدند.
اما درباره کسانی که در اثر یک پیش آمد حرکت تصادف در رأس کاری قرار می‌گیرند، ولی در اداره آن کار توانمند نیستند، این امر از دو صورت خارج نیست: ۱- یا اینکه این اشخاص دارای قدرت و نیرو هم نیستند، درنتیجه به مردم از دوروبرشان پراکنده خواهند شد و موقعیت را از دست خواهند داد. ۲- یا اینکه دارای قدرت و نیرو می‌باشند که این اشخاص هم از موقعیت و سمت خود برکنار خواهند شد اما نه به‌سادگی بلکه باقدرتی که در مقابل قدرت آنان می‌تراشند زیراکسانی که از بی‌تدبیری این اشخاص زیان‌های دیده‌اند ناراحت شده به فکر می‌افتند و در برابر قدرتشان نیروی تهیه می‌نمایند. مدیر در یک نظام مدیریتی باید خود را در برابر سازمان و اداره خود مسئول بداند و از مسئولیتی که به برای مدت موقت به‌طور محدود به او سپرده‌شده به نحو احسن استفاده کند مدیر در هر نظام مدیریتی مسئول آن سازمان تحت مدیریت خویش است و باید در مدتی که مسئولیت آن سازمان را به عهده‌دار تمام توان خود را برای بالا بردن سطح آن سازمان ازلحاظ کمی و کیفی اقدام کند. کلمه مسئولیت که ما در اینجا بکار می‌بریم خیلی مهم است زیرا کلمه مسئولیت در زمان ما استعمالش خیلی رایج است همه ما همه‌روزه چندین بار این کلمه را می‌گوییم و می‌شنویم و معنای آن را مجملاً می‌دانیم، بااین‌حال بد نیست که یک‌بار دیگر معنای این کلمه شرح داده شود تا بهتر متوجه مسئولیت خود شویم: مسئولیت یعنی عهده‌دار بودن انجام کاری در مقابل قوه‌ای که از انسان پرسش می‌کند و اگر کوتاهی شد عقوبت می‌کند. مسئولیت یعنی ملزم بودن انسان به انجام‌وظیفه و استحقاق اینکه از او پرسش شود و به همین جهت شخص عهده‌دار وظیفه‌ای که مستحق است از او پرسش شود و او را مسئول گویند و به این قیاس قوه‌ای که حق دارد از وی پرسش کند باید سائل نامیده شود ولی استعمال کلمه سائل در این مورد مصطلح شده است. هر کس دو نوع وظیفه به عهده‌دار: یک نوع وظیفه‌های انفرادی که مربوط به شخص اوست و یک نوع وظیفه‌های اجتماعی که مربوط به او و همه جامعه است و بنابراین مسئولیت بر دو نوع است: مسئولیت انفرادی و مسئولیت اجتماعی. مثلاً هر کس موظف است جسم خود را سالم نگه دارد، مال خود را حفظ کند، عبادت خود را نسبت به پروردگار انجام دهد، این‌ها وظایف انفرادی اوست و ورای این‌ها مسئولیت انفرادی دارد، یعنی اگر این نوع کارها را انجام ندهد از او پرسش می‌شود که چرا کارهای مربوط به شخص خود را انجام نداده است. و هر کس موظف است که مقررات اجتماعی را رعایت کند یعنی کار خود را که جامعه از آن استفاده می‌کند درست انجام دهد.
در مال جامعه خیانت نکند، باعث بی‌آبرویی جامعه نشود، آب‌وهوا و معبری که جامعه از آن استفاده می‌کند آلوده نسازد. مطالبی که باعث گمراهی و فساد اخلاق جامعه است پراکنده نکند. این‌ها وظایف اجتماعی اوست و برای این‌گونه وظایف مسئولیت اجتماعی دارد یعنی اگر ازاین‌گونه وظایف تخلف کند ازلحاظ حقی که مربوط به همه جامعه است و خود او نیز یکی از صاحبان آن حق است از او پرسش می‌شود.
از عبارات و مسائلی که در بالا گفته شد نتیجه می‌گیریم که متأسفانه در کشور ما ایران در طی ۱۱۰ سالی که از انقلاب مشروطیت و حدود ۷۰ الی ۸۰ سال که ارتباطات مدرن در کشور ما متداول شده اما مدیریت اصولی در کشور حاکم نبوده است و مدیران کشور ما بخصوص در این ۴۰ سال اخیر به‌جای اینکه به فکر کشور و مردم کشور باشند بیشتر آنان چاپلوس، عوام‌فریب دروغ‌گو بوده‌اند. البته این واژه‌های که ذکر کردم بیشتر برای لایه‌های مدیریت کشور در سطح مدیران میانی و درجه‌دو و سه است نه مدیران سطح بالای کشور البته متأسفانه در دولت‌های نهم و دهم اکثراً مدیران سطح بالا و شخص ریاست دولت دو واژه عوام‌فریب و دروغ‌گو را توأمان داشت و مدیران تحت امرش نیز سه واژه مذکور را به‌مانند رئیس دولت همراه داشتند و باعث سقوط و تنزل کشور شدند مدیرانی که در این دولت‌ها و طی سال‌های ۸۴ تا ۹۲ حاکم بودند نه به فکر پیشرفت کشور و نه به فکر خدمت به مردم بودند و بیشتر به مقام، دنبال موقعیت و جناح و گروه خود بودند و طی این سال‌ها افرادی را از نزدیکان منسوبان و همفکران خود در پست‌های مهم کشور گماردند که آن افراد صلاحیت نگهبانی و دربانی آن سازمان مذکور را هم نداشتند. البته در مقابل ضعف پایین ریاست و مدیران دولت‌های نهم و دهم دولت‌های دفاع مقدس سازندگی و اصلاحات مدیرانی داشتند که این مدیران باعث خدمات بسیاری در کشور شدند. غلامحسین کرباسچی شهردار تهران در دولت‌های سازندگی و اصطلاحات که باعث تحول عظیم در شهرداری تهران شد و شهرداری تهران را از نگاه کاسبانه به مردم تغییر داد و باعث تحول مدیریت در شهرداری تهران شد. یا فردی چون بیژن نامدار زنگنه وزیر نیرو و نفت دولت‌های سازندگی و اصلاحات و وزیر نفت دولت یازدهم یا افرادی مانند احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات و بسیاری دیگر از وزیرانی دولت‌های دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات و دولت فعلی از مدیران قوی در ایران بوده و هستند و نظام و مردم باید قدر و زحمت این مدیران لایق، خدوم و پرتلاش را بداند که هرکجا بوده‌اند سرمنشأ خدمت به کشور بوده‌اند و حتی‌المقدور اجازه نداده دولت و مدیرانی در این کشور بر سرکار آیند تا کشور را به‌مانند زمان دولت‌های نهم و دهم به دره سقوط و تباهی بکشانند.

شماره 20 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار