سالهای مدیدی است که تودههای مردم عادت کردهاند که فقط در برابر مشکلات و خرابیها گله و انتقاد کنند. اینکه مردم جامعه ما به عنوان ولی نعمت حق دارند صدای نارضایتی خود را به مسئولان برسانند کاملاً درست و طبیعی است ولی باید توجه داشت که فرد فرد ما برای رفع مشکلات مسئولیم. همه ما به عنوان فردی از افراد جامعه باید فرهنگ کمک به بهبود شرایط را در خود نهادینه کنیم. ما نباید به مانند مردم احساسی، فقط در مقاطعی خاص وارد عمل شویم. مثلاً همیشه نباید در کشور زلزله بیاید تا همه به کمک یکدیگر بشتابند. باید باور داشته باشیم که در گوشه و کنار زندگی همه ما پر از مشکلات ریز و درشت است که نیاز به وحدت و همدلی برای ریشهکن کردن آنها وجود دارد. در اینکه مسئولین به عنوان متولیان کشور نقشی به مراتب حساستر را به عهده دارند و اینکه اگر این افراد در وظایف خود قصور کنند کار با اشکالات فراوانی روبرو میشود شک نداریم ولی جدای از نقش این تصمیمسازان ما با قدرت اجتماعی میتوانیم ضمن رفع مشکلات، کاری کنیم که تصمیمگیران و تصمیمسازان بیش از گذشته متوجه مسئولیت خودشان شوند. متاسفانه آلودگی هوا حدود دو دههای است که به یکی از مشکلات ریشهای کشور، مخصوصاً در پایتخت تبدیل شده است. امروز هوای پاک در تهران آرزوی کسانی شده است که دیگر به مانند گذشته نمیتوانند منزل خود را به قصد بیرون ترک کنند. به قدری آلودگی هوا کار را مشکل کرده که مرتباً در حال شنیدن فوت عدهای از هموطنانمان در کشور و مخصوصاً تهران هستیم. اما مردم و به خصوص اهالی شهر بزرگ تهران میتوانند با کمی حوصله و از خودگذشتگی بر این هیولای مردمکش فائق آیند. کافیست از امروز اراده کنیم که دیگر لازم نیست برای هر رفت و آمدی در شهر از وسیله نقلیه شخصی استفاده کنیم. همین امروز میتوانیم با برنامهریزی دقیق کاری کنیم که بسیاری از عملیات اداری خود را بصورت دورکاری به نتیجه برسانیم. ما این توانایی را داریم تا فرهنگ «نه» به تک سرنشینی خودروها را به همنوعان خود بقبولانیم. البته تک سرنشینی لزوماً نشانه بیفرهنگی نیست زیرا همه ما در برخی از مواقع با این موضوع روبرو هستیم بلکه این بیشتر به مفهوم آن است که خود را عادت دهیم تا بیشتر از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنیم. فقط کافیست چشمهای خود را بر روی هم بگذاریم و شهری را تصور کنیم که چند ده هزار ماشین دیگر به هر دلیلی وارد خیابانهای شهر نمیشود، آنگاه شهری پیش چشم ما خواهد آمد که دود کمتری را بر بالای سر خود شاهد خواهیم بود. شهری را متصور میشویم که آلودگی صوتی در آن به حداقل رسیده است. شهری را میبینیم که دیگر حاشیه خیابانهای آن تبدیل به پارکینگ نشده است و مهمتر از همه بستری را ایجاد میکنیم که افرادی که با مشکلات ریوی مواجه هستند، سلامی دوباره به زندگی نمایند. فقط کافیست از خودمان شروع کنیم. فقط کافیست این حس خوب را به دیگران منتقل کنیم. در انتها باید به شعر مولوی اشاره کرد که میگوید:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید / تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
شماره 24 دوهفته نامه آیت ماندگار