- شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳2024 November 23

دو هفته نامه آیت ماندگار

سرمقاله
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۳۸۵
تاریخ انتشار: ۲۲:۳۳ - ۱۸ آذر ۱۳۹۵ - 08 December 2016
نگاهی متفاوت به مسئله کودک‌آزاری

آینده‌سازان فردا را امروز بسازیم!

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
سوء رفتار (abuse) و بدرفتاری (maltreatment) با کودکان و نوجوانان پدیده شایعی نه‌تنها در ایران بلکه در کل جهان است که پیامدهای درازمدت و متعددی نیز در بر دارد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی تنها در آمریکا نزدیک به یک‌میلیون کودک مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند و تعداد مرگ کودکان ناشی از سوء رفتار یا مسامحه نزدیک به ۱۵۰۰ مورد تخمین زده می‌شود و این در حالی است که ما در ایران در مورد این معضل اجتماعی و فرهنگی و روانی آماری روشن و واضحی در دست نداریم. شایع‌ترین انواع بدرفتاری‌ها عبارت‌اند از: تنها گذشتن کودک در منزل که حاکی از مسامحه مراقبین کودک است، تهاجم‌های جسمانی و ضرب و شتم، مسامحه فیزیکی و عدم تغذیه مناسب و سوءاستفاده و سوء رفتار جنسی. به‌طورکلی شناسایی، کنترل و جلوگیری از این پدیده مستلزم تلاش هماهنگ پزشکان، کارکنان بخش اورژانس‌های بیمارستان‌ها، نیروی انتظامی، وکلا، مددکارانه اجتماعی و متخصصین بهداشت روان است. مرتکبین سوء رفتار با کودکان در تقریباً ۹۹٪ موارد کودک‌آزاری خود را انکار می‌کنند و از سوی دیگر کوکان قربانی چنین آزارهایی معمولاً به دلیل ترس از پیامدهای آن از افشای آن می‌ترسند و حتی خانواده‌های کودکان قربانی نیز در بسیاری از موارد از ترس حفظ آبرو مسئله را عمومی نمی‌کنند. مسامحه (neglect) شایع‌ترین شکل بدرفتاری با کودکان است که عبارت است از عدم ارائه مراقبت و محافظت کافی از کودکان. کودک ممکن است براثر محرومیت عمدی یا از سر غفلت از نیازهای ضروری آموزشی، هیجانی و جسمی و رشدی صدمه ببینند. مسامحه می‌تواند شامل عدم تغذیه کافی کودکان و محافظت آنان در برابر خطرات باشد مانند رها کردن کودک به حال خود، اخراج از منزل، نظارت ناکافی و بی‌توجهی به امنیت و رفاه و حتی نیازهای ابتدایی کودک. مسامحه آموزشی نیز خودداری از ثبت‌نام کودک در مدرسه یا فراهم کردن امکان نرفتن به مدرسه از طرف کودک است. سوء رفتار جسمی که شاید شایع‌ترین نوع از کودک‌آزاری در کشور ما باشد به هر عملی گفته می‌شود که سبب جراحت جسمی نظیر کتک زدن با هر وسیله و ابزار و مشت و لگد، گاز گرفتن یا سوزاندن پوست دست و پای کودک با جسم داغ نظیر سیگار و فروکردن اجسام تیز در بدن کودک نظیر سوزن و میخ و مسموم کردن کودک. برخی موارد که به کودک‌آزاری و آسیب‌های شدید جسمی یا فوت کودک منجر شده از ابتدا قصد آزار کودک را نداشته بلکه باهدف تنبیه کودک آغازشده اما آن‌قدر پیش رفته که کودک در زیر تنبیه شدید بدنی جان خود را از دست می‌دهد. این نوع از کودک‌آزاری شایع‌ترین نوع از اخبار کودک‌آزاری است که در کشور ما عنوان‌شده و مورد پوشش خبری قرار می‌گیرد. این نوع از کودک‌آزاری از مصدومیت کودک از زخم‌های سطحی پوستی تا آسیب‌هایی به سر و خونریزی اندام‌های داخلی و استخوان‌بندی را شامل می‌شود. سوء رفتار هیجانی یا روان‌شناختی کودک زمانی روی می‌دهد که فرد این پیام را به کودک منتقل می‌کند که کودک بی‌ارزش، معیوب، خنگ و خرفت و دوست‌نداشتنی است. فرد مرتکب این‌گونه از کودک‌آزاری معمولاً کودک را ترد می‌کند، می‌ترساند، منزوی می‌کند و دائماً او را سرزنش می‌کند و به‌قول‌معروف «توسری میزند» و به کودک پرخاش کلامی می‌کند؛ مانند تحقیر همراه با فریاد، فحش و ناسزا و طعنه زدن‌های مداوم و مسخره کردن کودک. سوء رفتار جنسی یا کودک‌آزاری جنسی به رفتار جنسی بین یک کودک و فرد بالغ یا بین دو کودک که یکی از دیگری به طرز چشمگیری بزرگ‌تر است با توسل به‌زور یا فریب اطلاق می‌شود. متأسفانه به دلیل ترسیدن خود کودکان و نوجوانان از افشای چنین آزارهایی و همچنین محافظه‌کاری خانواده‌ها در حفظ آبرو و انگشت‌نما نشدن و زیر بار منفی اجتماعی این قضیه قرار نگرفتن معمولاً از بیان بروز چنین آزارهایی خودداری می‌کنند. بسیاری از کسانی که دست به آزار جنسی کودکان می‌زنند معمولاً دارای پست یا مقام آموزشی نسبت به کودک‌اند مانند معلم، مربی‌ها یا کسانی که کودکان و نوجوانان برای تعلیم یا آموزش حرفه یا فنی به آنان سپرده می‌شوند. گاه گزارش‌هایی نیز از اتهامات سوءاستفاده و آزار و اذیت جنسی از سوی مقامات بلندپایه یا چهره‌های سرشناس جامعه نیز در فضای خبری منتشر می‌شود. این نوع از کودک‌آزاری از لمس جسمانی چه از روی لباس و چه برهنه تا ارتباط کامل جنسی و تجاوز به عنف را شامل می‌شود. سوء رفتار آیینی که ریشه در کیش‌ها دارد شامل سوء رفتار آیینی شیطان‌پرستی است و عبارت است از سوء رفتار جسمانی، جنسی یا روان‌شناختی که طی آن فعالیت تشریفاتی یا اعمال غریبی باانگیزه معنوی یا مذهبی انجام می‌گیرد که حتی تا قربانی کردن کودک نیز ممکن است پیش رود. مرتکب سوء رفتار و کودک‌آزار تعریف ثابتی ندارد. معمولاً فردی که والد یا مراقب کودک بوده دست به اعمالی آزارانه نسبت به کودک می‌زند که شاید حتی با برنامه قبلی هم همراه نبوده و ناگهانی و تکانه‌ای انجام پذیرد. در اینجا نکته ظریفی وجود دارد و آن اینکه اگر بزرگ‌سال دیگری غیر از والدین یا مراقبین کودک، دست به آزار کودک از هر نوع آن بزند که حتی منجر به جراحت در کودک شود عموماً اتهام وی ضرب‌وجرح خواهد بود نه کودک‌آزاری. هرچند کودک‌آزاری در تمام طبقات اقتصادی-اجتماعی روی می‌دهد اما با فقر و فشارهای روانی اجتماعی بخصوص فشارهای مالی و فقر ارتباط زیادی دارد. بدرفتاری با کودکان با تحصیلات پایین والدین، بیکاری، اعتیاد والدین، مسکن نام مناسب، درآمد ناکافی و تک والد بودن همبستگی بالایی دارد. کودک‌آزاری معمولاً در خانواده‌هایی که ازنظر اجتماعی یا بهداشت روانی دارای چندین مشکل هستند بیشتر بروز می‌کند، یعنی خانواده‌هایی که درگیر خشونت خانگی، بدرفتاری و آزار و برخوردهای فیزیکی بین والدین، انزوای اجتماعی، بیماری روانی والدین، اعتیاد والدین بلاخص به مواد روان‌گردان و الکلیسم هستند. از طرفی معمولاً کودکانی که دچار عوامل خطرسازی چون زودرسی، کم‌توانی ذهنی و معلولیت جسمی و ذهنی همراه‌اند با میزان خطر بیشتری از کودک‌آزاری روبه‌رو اند. گاه کودکانی که قربانی کودک‌آزاری‌ها می‌شوند قربانی انتقام‌گیری والدین از هم و یا جابجایی خشم و نارضایتی والدین قرار می‌گیرند. به این معنی که یکی از والدین به دلیل مشکلاتی که با همسر خود دارد جهت انتقام‌گیری دست به آزار کودک و یا معمولاً ناپدری‌ها و نامادری‌ها به دلیل تنبیه و جابجایی خشم خود از موضوعی که در آن ناتوان بوده‌اند این خشم را بر سر کودک آوار می‌کنند. میزان کودک‌آزاری در میان کودکان و نا والدین (ناپدری یا نامادری) تقریباً دو برابر میزان آن در میان والدین واقعی کودکان است. عوامل اجتماعی، فرهنگی، فیزیولوژیک و روان‌شناختی همگی در شکستن تابوی زنا با محارم نقش دارد. پدر یا ناپدری یا دایی و عموی کودکی که دست به آزار جنسی او می‌زنند و به عنف به کودک یا نوجوان تجاوز می‌کنند نشان‌دهنده فروپاشی بسیاری از قواعدی است که مردم خود را نسبت به آن پایبند می‌دانستند. زنای با محارم که معمولاً به‌زور و حالت تجاوز دارد با مواردی مانند مصرف الکل، ازدحام و تعداد نفرات بالا در خانواده، سوءسابقه و وجود سوابق زندان و مجرمیت و مصرف مواد مخدر و اختلالات روانی و اختلالات شخصیت فرد متجاوز، ارتباط مستقیمی دارد. کودکان قربانی کودک‌آزاری انواعی از واکنش‌های هیجانی، رفتاری و جسمانی رانشان می‌دهند. این علائم روان‌شناختی نه اختصاصی هستند و نه تشخیص گذار لذا تشخیص چنین مواردی عموماً و خاص نیاز به تخصص و تبحر ویژه دارد زیرا همین علائم را می‌توان در افراد فاقد سوء رفتار نیز مشاهده کرد. علائم روان‌شناختی کودکان قربانی کودک‌آزاری و رفتار والدین کودک‌آزار را می‌توان در قالب الگوهای بالینی تقسیم‌بندی کرد. هرچند تعیین اینکه فرد در کدام الگو قرار می‌گیرد شاید مفید باشد، اما این کار در تشخیص کودک‌آزاری نقشی ندارد. در بسیاری از موارد معاینه جسمانی و ارزیابی‌های رادیولوژی شواهد جراحات مشکوک تکراری نشان را نشان می‌دهد. این کودکان رفتارهایی بروز می‌دهند که باید شک متخصصین و پزشک و روانشناس بالینی را برانگیزد. مثلاً کودک مزبور ممکن است به شکل غیرعادی هراسان، مطیع، ساکت، در خود فرورفته، سرخورده و افسرده، بی‌اعتماد و محتاط و محافظه‌کار باشد و به‌خوبی ارتباط برقرار نکند. یا از سوی دیگر ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه و ایذایی نشان دهند. ممکن است از تماس جسمی گریزان بوده و انتظار نداشته باشند کسی آنان را تسکین دهد. ممکن است حالت گوش‌به‌زنگ، مراقب اطراف بوده و محیط را بپایند و از رفتن به خانه هراس داشته باشند. والدینی که مرتکب کودک‌آزاری می‌شوند معمولاً درخواست کمک برای جراحات واردشده در کودک را به تعویق می‌اندازند. معمولاً شرح‌حال و گزارشی که از بروز جراحت‌ها، سوختگی‌ها یا آسیب‌های دیگر در مورد بروز آن‌ها در کودکان می‌دهند غیرقابل‌باور و عجیب‌وغریب و غیرمنطقی است. ممکن است خواهر و برادر کودک را مقصر جلوه دهند یا کودک را متهم به خودزنی کنند. مشخصات والدین کودک‌آزار جسمی عبارت‌اند از سابقه سوء رفتار در اوایل زندگی به این معنی که خود قربانی کودک‌آزاری بودند، کمبود همدلی نسبت به کودک، انتظارات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه از کودک و اختلال در دل‌بستگی والد-کودک بخصوص نسبت به کودکانی که دچار نقص‌های فیزیکی یا معلولیت‌های جسمی و ذهنی هستند. گاهی انواعی از علائم مختلف، تغییرات رفتاری و تشخیص‌ها در کودکان قربانی سوء رفتار و آزار جنسی دیده می‌شود مثل علائم اضطرابی که عبارت‌اند از ترس، هراس‌ها، بی‌خوابی، کابوس‌های شبانه که مستقیماً به تجاوزی که به آنان شده برمی‌گردد، شکایات جسمی و استرس پس از سانحه یا PTSD. کودک ممکن است دوره‌هایی از فراموشی، رؤیابینی روزانه، حالات شبه جسمی خلسه، تشنجات هیستریک و علائم اختلال هویت تجزیه‌ای را بروز دهد. افسردگی ممکن است در آن‌ها به‌صورت عزت‌نفس پایین و رفتارهای خودکشی و خودزنی بروز کند. برخی رفتارهای جنسی از دیدگاه روانشناسی قویاً حاکی از سوءاستفاده جنسی هستند ازجمله خود ارضایی با اشیاء که حاکی از تقلید رفتار تجربه‌شده است و واردکردن اشیاء به آلت تناسلی یا مقعد. کودکان قربانی چنین کودک‌آزاری‌هایی ممکن است نسبت به دیگران رفتارهای پرخاشگرانه جنسی بروز دهند و یا ناحیه تناسلی دیگران را لمس کنند. کودکان کوچک‌تر ممکن است معلومات جنسی نامتناسب با سن خود را بروز دهند. کودکانی که مورد کودک‌آزاری قرار می‌گیرند بعضاً دچار شکایت‌های جسمی زیادی‌اند مانند بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، خارش در نواحی تناسلی، بی‌اشتهایی یا برعکس پرخوری عصبی و چاقی، سردرد و دل‌دردهای بدون دلیل فیزیولوژیک. یک‌سوم کودکانی که مورد آزار قرار می‌گیرند ممکن است هیچ علامت تشخیصی از خود نشان ندهد و این امر را در خود نگه‌دارند که خود این مطلب می‌تواند کودک را به یک کودک‌آزار بالقوه در آینده دربیاورد. زنا با محارم (Incest) طبق یک تعریف محدود عبارت است از رابطه جنسی بین بستگان خونی نزدیک یعنی بین کودک با پدر، عمو، دایی یا خواهر و برادرانش. به دلیل افزایش آمار و گزارش‌های مربوط به چنین پدیده هولناکی به‌تازگی این موضوع از سوی مددکاران اجتماعی و بهزیستی و روان شناسان بالینی و پزشکان موردتوجه واقع گردیده. گزارش‌ها معمولاً حاکی است که فرد متعدی به‌تدریج مرزبندی‌ها را زیر پا گذاشته و از تعدی‌های جزئی و شوخی وار شروع می‌کند و به سمت مزاحمت‌ها و تعدی‌های جدی پیش می‌رود. کودکان دارای اعتمادبه‌نفس معمولاً مستقیماً با قشقرق و مخالفت کلامی یا غیرمستقیم از طریق فرار و فاصله‌گیری رد می‌کنند. بدیهی است که کودک‌آزاری و تعدی جنسی به کودک و نوجوانان تنها از طریق زنای با مهارم روی نمی‌دهد. آن‌ها ممکن است از سوی افرادی که نسبت خونی با آنان ندارند مثل مربیان یا افراد دیگر اغوا شده و مورد تعرض قرار گیرند. یک فرد بچه‌باز ممکن است پیش از دستگیری صدها کودک و نوجوان را مورد تعرض و تعدی و تجاوز قرار داده باشد اما قربانیان از ترس تهدیدات وی یا ترس از رسوایی و انگ‌های اجتماعی آنچه بر ایشان گذشته را افشا نکرده باشند. سوء رفتار جسمی شدید و سوء رفتارهای جنسی مکرر سبب تغییراتی در مغز رو به رشد می‌شود که این تغییرات تا دوران بزرگ‌سالی تداوم می‌یابند. کودکان قربانی کودک‌آزاری در بزرگ‌سالی در نوار مغزی‌شان ناهنجاری‌هایی دیده می‌شود که حاکی از کاهش حجم هیپوکامپ و تحریک‌پذیری لیمبیک است. این ناهنجاری‌ها در نیمکره چپ بارزترند. همچنین بررسی‌های تصویربرداری از مغز آنان تناقضاتی در یکپارچگی نیمکره راست و چپ را نشان می‌دهد که با کاهش جسم پینه‌ای مغز آنان مرتبط است. این کودکان مستعد گرفتاری‌ها و بیماری‌ها و مشکلات روانی ازجمله افسردگی، مانیا، اختلال شخصیت تجزیه‌ای (چند شخصیتی)، پرخاشگری خواهند شد و احتمال بروز جرم و جنایت و انجام خلاف قانون و بزهکاری توسط آنان را چندین برابر افزایش خواهد داد. کودک‌آزاری زخم‌هایی روی تن و روان کودکان و نوجوانان و به‌طورکلی قربانیان خویش برجای می‌گذارد که هرچند زخم‌های جسمی آنان را بتوان برطرف کرد، اثرات زخم‌های روانی آن سالیان دراز و شاید برای همیشه بر روان آنان خواهد ماند.

شماره 24 دوهفته نامه آیت ماندگار
نظرشما
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار