هنوز چندهفتهای از صفهای عریض و طویل اتومبیلها و موتورسیکلتها در مراکز معاینه فنی نگذشته که به علت قرار گرفتن وضعیت سلامت هوا در حالت قرمز برخی از مقاطع تحصیلی در تهران و چند شهر دیگر تعطیل گردید.
مشکل در کجاست؟ مردم که رفتند و معاینه فنی خودروشان را گرفتند و تعمیرات لازم را هم انجام دادند و هزینه تنظیمات مجدد و معاینه فنی را هم پرداخت کردند به این امید که این اتمامحجتهای راهنمایی و رانندگی و دیگر ستادهای ذیربط مجدداً به این وضعیت آلودگی هوا ختم نشود!
آیا واقعاً مسئولین ما، کارگروهها و تشکیلات ذیربطی که در سازمانهای مختلف برای مقابله با آلودگی هوا تشکیلشده طی این ۲۰ سالی که چنین پدیده جوی که در هنگام سرد شدن هوا که اصطلاحاً به آن «وارونگی هوا» میگویند، علتش را درنیافتند؟ آیا یافتهاند ولی توان مقابله با آن را ندارند؟ مسئله چیست؟ البته در کشوری که میزان میانگین مطالعه ۲ الی ۳ ثانیه و سرعت تخریب جنگلهایش در ۲۰ سال گذشته دقیقهای ۳۶۰ هکتار بوده و میزان تخریب محیطزیست در آن بیداد میکند و باوجوداینهمه اطلاعرسانی و هشدار و اخطار و دادوبیداد برای خطر انقراض یوز و پلنگ ایرانی هنوز عدهای با جسد شکار شده آنان عکس افتخار میگیرند، انتظار چنین وضعی را نیز باید داشت!
اگر وضعیت هوای قابلمشاهدهمان این است پس بدا به حال فاکتورهای دیگر محیطزیستی که آلودگی و سلامت آنها، با چشم قابل روئیت نیست؛ مثل آب شرب، غذایی که روزانه مصرف میکنیم میوه و سبزیجات و لبنیات و مخازن ذخیره آب شهری، چاههای آب و وضعیت فاضلاب و قص علی هذا!
مقصود مضطرب کردن خوانندگان عزیز این مطلب نیست، بلکه فشردن چند هزارباره کلید آژیر خطر در گوش مسئولین است که متأسفانه جز تعطیل کردن اینجاوآنجا راهکار دیگری برای مبارزه با آلودگی هوا ندارند!
اگر ایراد از مردم است که جهت رفع آلودگی هوا همکاری لازم را نمیکنند، دولت و مجلس که عقلشان بیشتر از عوام میرسد و خود میدانند که مسئول تمیز نگهداشتن هوا هستند و جان ملت کف دست آنهاست هرچند که مردم نادان باشند، با وضع قوانین سرسختانه و برخورد شدید و بیملاحظه همانطور که فرهنگ بستن کمربند ایمنی و ایستادن قبل از خط عابر پیاده را نهادینه کردند (هرچند بهزور) در این مورد هم اگر لازم است باید از اعمال زور و فشار استفاده کرد. چطور بعضی از عزیزان خود را در این دنیا مسئول به بهشت فرستادن مردم ولو بهزور، از وظایف واجبالاجرا خود میدانند ولی دولت و مجلس و حکومت ما خود را مجبور به حفظ جان ملت نمیدانند ولو بهزور؟
وقتیکه وضعیت برخورد مسئولین با آلودگی هوایی که استنشاق میکنیم که باعث صد نوع مرض و بیماری میشود، این است، پس وااسفا و واویلا با برخوردشان با مسائل محیطزیستی دیگر که قابل روئیت و مشاهده نیست به قول حافظ:
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر در پس امروز بود فردایی
اگر واقعاً مسئولین به این نتیجه رسیدهاند که خودروها و موتورسیکلتها عامل ۸۰٪ آلودگی هوای تهران در چنین روزهایی است باید از همه توان خویش در جلوگیری از تردد آلایندهها و یا حتی در سطح وسیعتر همه وسایل نقلیه بهجز وسایل نقلیه عمومی را بگیرند و با برخورد جدی ولو متوسل شدن بهزور و اجبار و قوانین دیکتاتور گونه، جان مردمی که خودشان نمیفهمند که خود را به دست خویش نابود میکنند را نجات دهند.
در جواب کسانی که میگویند نمیشود باید گفت اتفاقاً خوب هم میشود! مگر در بعضی از مواقع دولت وقت یا قوه قضاییه مجبور به برخورد قهرآمیز نیستند؟ رجوع به همین تاریخ ۲۰ سال گذشته از چگونه جا انداختن قانون ایستادن خودروها پشت خط عابر پیاده در سر چهارراهها گرفته تا مسائل دیگر ثابت میکند که گاه برخورد قهرآمیز در مسائلی که مردم رعایت نمیکنند جواب داده حتی مردم را خانهنشین هم کرده است.
مسئولین محترم! تقصیر را به گردن فرهنگ رعایت نکردن مردم انداختن مشکلی را حل نمیکند که وضع را بدتر میکند. سوخت این خودروها را که دیگر مردم وارد نمیکنند! ماشینها و کامیونها و اتوبوسهای آلودهکننده را که مردم تولید نمیکنند، مردم فقط مصرفکننده تولیدات هستند ولا غیر، اگر در همین مورد هم در مواقع اضطرار اینچنینی نیاز به اعمال قوانین سرسختانه حتی وضع این قانون که مثلاً تا ۴ روز هیچکس حق استفاده از خودرو یا موتورسیکلت شخصی خویش را ندارد و فقط وسایل نقلیه عمومی حق تردد در همهجای شهر را دارند و با متخلفین هم برخورد قاطع شود، شاید رفتهرفته فرهنگ خودرو درنیاوردن در روزهای آلوده نیز آرامآرام در بین مردم جا بیفتد. مخلص کلام اینکه اگر فرستادن ملت به بهشت ولو بهزور (چون عقل مردم نمیرسد که باید چه کنند و چه نکنند) از وظایف اجتنابناپذیر آقایان است، حفظ حیات و جلوگیری از مرگ ملت به علت آلودگی هوا نیز دست خود ایشان است.
مشکلات زیستمحیطی تهران که خوب همه از آن آگاهاند و چون صبح صادق و خورشید بر آسمان است و خوب کسی هم ابایی از انتشار آمار کشته شدن ۳۵۰ تا ۴۰۰ شهروند تهرانی طی فقط چند روز آلودگی هوای روزهای گذشته که باعث تعطیلی مدارس هم شد، ندارد.
تهران یکی از معضلات و مشکلات و آلودگیهای زیستمحیطیاش آلودگی هواست که در ایام قدیم (۱۵-۲۰ سال پیش) فقط زمستانها گریبانش را به دلیل پدیده وارونگی هوا میگرفت اما اکنون وقتی به آمار سازمان هواشناسی رجوع میکنید در طول سال کلاً ۲ یا ۳ روز در سال هوای تهران پاک بوده!
هنوز یک روز از گذشت پایان اولین سامانه بارشی و اولین بارش باران و برف پاییزی در تهران نگذشته که دود و غبار و ذرات آلاینده همهجا را پرکرده و تقریباً دید ۱ کیلومتری را تحت تأثیر قرار داده.
تهران آلودگیهای زیستمحیطی بسیار دارد، بهجز آلودگی هوا که در رأس هرم آلودگی تهران قرار دارد اقسام آلودگیهای صوتی، محیطی، آبی، خاکی و تصویری هر یک نقش خود را در آلوده کردن تهران بهخوبی ایفا میکنند تا تهران جزء آلودهترین شهرهای دنیا خودنمایی کند.
اما قصه به درازا نکشیم که مراد ما در این نوشته، کوفتن بر طبل آلودگی هواست که آنهم با بیتوجهی مسئولین محترم ذیربط، عالمی دارد!
آلودگی هوا مانند آلودگی آبوخاک و دیگر فاکتورهای زیستمحیطی در تهران و شهرهای بزرگ کشور قابلانکار و تکذیب نیست چون اظهر من الشمس است وگرنه بهراحتی مثل آلودگی آبوخاک و سیفی و سبزیجات و برنج و گوشت و مرغ تکذیب و پروندهاش بسته میشد و این دودی را هم که هوا را گرفته «مه غلیظ» اعلام میشد. به قول حافظ؛
اینهمه شعبده خویش که میکرد اینجا
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
چرا چنین بد بینانه استنباط میشود؟ چون مسئولین کشور از دولت اصلاحات در سال ۷۶ تا دولت تدبیر و امید در سال ۹۵ و اکنون، نهتنها اعمالی درصدد کاهش آن نکردهاند که روزبهروز و سالبهسال وضعیت آلودگی هوا را بداندربدتر کردند.
آیا مسئولین ما نمیدانند که جان این ملت در کف دست آنان است؟ آیا نمیدانند بسیاری از مسائل در اجتماع و جامعه نهادینه نمیشود الا بهاجبار؟ مانند جا انداختن بستن کمربند یا توقف قبل از خطوط عابر پیادهبر سرچراغ قرمزها و غیره.
مسئولین ما که کاملاً آگاهاند سوخت بیکیفیتی که وارد میکنند و بخشی از آن را در داخل تولید میکنند عامل اول و تولید خودروها و بلاخص موتورسیکلتهای بیکیفیت که تنها محیط و هوا را چه با دود و چه با ذرات لنت ترمز خود به آلودگی میکشانند عامل دوم به وجود آمدن چنین وضعیتی هستند که خود این دو عامل باهم ۸۰٪ علت آلودگی هوای تهران را تشکیل میدهد و ۲۰٪ آن مربوط به فرهنگ مردم و استفاده از خودرو تکسرنشین و ازایندست علل است.
عزیزان! ملت که این بنزینهای بیکیفیت را وارد نمیکنند، بنده که بنزین بیکیفیت در داخل تولید نمیکنم! ولله که این مردم در کارخانههای ایرانخودرو و سایپا و دیگر کارخانهها اتومبیلها، اتوبوسها، خاورها، کامیونها و موتورسیکلتهای از رده خارجه جهانی و فاقد استاندارد را تولید نمیکنند! فقط میخرند و سوارش میشوند. ازنظر حوادث جادهای هم که بحثش را باز نکنیم بهتر است، به قول لطیفی: «مرگ حق است و پراید فقط وسیله آن است!» دیگر بحث تریلرهای چینی و غیره و ذلک بماند!
در دیگر شهرها و کشورهای آسیایی منهی چین و پکن و هند که حقیقتاً یافتن ریشههای آلودگی با آن جمعیت میلیاردی با هیچ جایی از جهان قابل قیاس نیست؛ در تمام کشورهای دیگر هم زمستان و سرما میشود و تعداد بسیار بیشتری خودرو و وسایل نقلیه در حال حرکتاند، چرا هوای آنجا مثل تهران آلوده نمیشود؟
آیا مسئولین ما از همین هوای آلوده استنشاق نمیکنند که ککشان هم بابت برچیدن بساط آلودگی آن نمیگزد؟ مسئولین محترم چطور میدانند که سیاست «قاطع» در مواجه و برخورد با آلودگی هوا نمیکنند؟ گیریم که مردم نادان، مردم عامی، مردم عقلشان نمیرسد که اتومبیل و موتورسیکلت دودزا را بیرون نیاورند! مسئول مؤمن! تویی که مسئول مبارزه با آلودگی هوا هستی! تو چرا اجازه تردد ماشینها را در این وضعیت را میدهی؟ تو چرا سوخت مرغوب از بنزین تا دیگر سوختهای فسیلی دیگر در اختیار مردم نمیگذاری؟ آقایی که فقط ادعایت میشود که من آنم که رستم بود پهلوان! تویی که نمیتوانی کار مثبتی در این زمینه انجام دهی و سالهاست بر این مسند مبارزه با آلودگی هوا تکیه زدهای و فقط روزبهروز وضع را خرابتر میکنی! لطفاً استعفا دهید!
بگذارید در این منصبهای حساس که باجان مردم سروکار دارد انسانهای دلسوزی بیایند که سواد این کار را نیز داشته باشند.
ولله مسئولی که وضعیت خراب و مسموم هوای تهران را میبیند و اجازه میدهد در آن دوره از آلودگی یک اتومبیل یا موتورسیکلت در شهر حرکت کند خائن به ملت و میهن است. آقاجان! مردم متوجه نیستند که در روز آلوده از ماشین شخصی استفاده کنند، تویی که بر صندلی مبارزه با آلودگی هوا نشاندند شمشیر از نیام دربیاور و اعلام کن تا اطلاع ثانوی خروج هرگونه وسیله تردد شخصی به علت آلودگی هوا و به دلیل نگرانی از جان شهروندان، ممنوع است! میگویند نمیشود چون نارضایتی ایجاد میشود، خیلی از کارها که بیم آن میرفت که باعث نارضایتی گردد انجام شد و به عرصه عمل رسید و همان سیاست کار خود را بر بالا نیامدن و سرباز نکردن نارضایتی بهخوبی انجام داد.
بنده نمیدانم چطور اکثر مسئولین از آن بالا وضعیت این پایین را نمیبینند؟ ای مسئولان گرامی که بر کرسیهای ذیربط آلودگی هوا و مبارزه با آلودگی هوای تهران تکیه زدهاید! اگر نمیخواهید دستتان آلوده به خون شهروندانی باشد که روزانه به علت آلودگی هوا میمیرند و یا کاری از دستتان برای حل این مسئله برنمیآید، استعفا دهید!
شماره 24 دوهفته نامه آیت ماندگار