رشد شبکههای اجتماعی و افزایش ارتباطات مردم باعث شده تا اعتماد مردم به صدا و سیما روز به روز کاهش پیدا کند. حتی در اتفاقاتی مثل مزاحمت جنگندههای آمریکایی برای هواپیمای مسافربری ایرانی نیز مردم برای کسب اطلاع از آخرین اخبار و اتفاقات به خبر و تحلیلهای صدا و سیما مراجعه نکردند و به دنبال یافتن حقیقت در شبکههای اجتماعی و رسانههای دیگر بودند.
آیت ماندگار- ماجرای روز پنجشنبه هواپیمای مسافربری ایران در آسمان سوریه، با یک حاشیه نیز همراه بود؛ حاشیهای که بار دیگر در صداقت برخی از رسانهها از جمله صدا و سیما با مخطبان تردید ایجاد کرد.
ماجرا از این قرار بود زمانی که هواپیمای مسافربری ماهان که پنشجشنبه گذشته از تهران عازم بیروت بود و در آسمان سوریه از سوی جنگندههای آمریکایی تهدید شد، خلبان این پرواز برای محافظت از هواپیما و مسافران به یک باره کاهش ارتفاع سریعی داد، این تصمیم منجر به آسیب دیدگی جدی و زخمی شدن تعدادی از مسافران این هواپیما از جمله ۲ کودک لبنانی شد. پس از این اتفاق به سرعت تصاویری از آسیب دیدگان این حادثه در رسانهها منتشر شد.
صدا و سیمای ایران نیز تصاویری منتشر کرد که نشان میداد یکی از مسافران این هواپیما با صورت خونین پس از این حمله آسیب جدی دیده است. این فرد که با خبرنگار صدا و سیمای حاضر در این پرواز صحبت میکرد به همراه یک مسافر دیگر که در کنار وی نشسته بود جزئیات حادثه را بازگو کردند.
ساعاتی بعد از پخش این تصاویر، کاربران شبکههای اجتماعی متوجه نکته جالبی شدند! کاربران عنوان کردند مسافر آسیب دیده حاضر در هواپیمای ماهان شباهت بسیار زیادی به یک بلال فروش مشهور دارد.
ماجرای بلال فروش مشهور چیست؟در ادامه آتشسوزیها و انفجارات اخیر در بخشهای مختلف کشور، هفته گذشته نیز شایعه شد که صدای چند انفجار در غرب تهران شنیده شده است. ساعتی بعد صدا و سیما مصاحبهای با فردی بلال فروش و مشتری او نمایش داد که در آن لحظه در غرب تهران گویی در حال فروش بلال بودند، این افراد ادعا کردند که هیچ صدای انفجاری نشنیدهاند.
حالا کاربران شبکههای اجتماعی، تصویر بلال فروش تکذیب کننده انفجار را کنار تصویر مسافر آسیب دیده هواپیما منتشر کرده و به کنایه میگویند او به لبنان میرفت تا دستور پخت فلافل بیروتی را بیاموزد!
کاربران شبکههای اجتماعی در واقع سیمای ملی را متهم کردند که برای مخفی کردن حادثه انفجار از یک بازیگر برای مصاحبه و شهادت نادرست استفاده کرده است تا ضمن عدم انتشار واقعیت آنچه به وقوع پیوسته است، افکار عمومی نیز جهت دهی شود.
صدا و سیما، سردمدار مصاحبهسازی!حنای صدا و سیما سالهاست دیگر برای مخاطبان ایرانی رنگی ندارد. این برای نخستین بار نبود که صدا و سیما اقدام به مصاحبهسازی میکرد و پیشتر نیز اقدامات مشابهی انجام داده بود که همگی به لطف وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی برملا شده بود. در واقع صدا و سیما سالهاست برای تبیین عقاید و نظرات مدیران خود دست به چنین اقداماتی از جمله تقطیع مصاحبههای مردمی و صحنه سازی میزند.
نمونه اخیر آن حوادث آبان ۹۸ بود، در میانه تنشهای و اعتراضات پس از گران شدن بنزین در کشور، فردی مقابل دوربینهای صدا و سیما در حالی که گریه میکرد ظاهر شد و گفت که جهیزیه دخترش توسط آشوبگران به آتش کشیده شده است، دقایقی پس از انتشار این فیلم از صدا و سیما، با پیگیری کاربران شبکههای اجتماعی، اما مشخص شد این فرد مالباخته، فرد ثروتمندی بوده است که تصاویر تفریحات او در اینستاگرام منتشر و قابل دسترسی بود. این فیلم و این اقدام صدا و سیما تا مدتها مورد انتقاد مردم قرار گرفت.
در یک مورد دیگر مشابه، بعد از قطع اینترنت در آبان ماه سال گذشته، صدا و سیما مصاحبهای را پخش کرد که فردی از قطعی اینترنت و فرصتهای پیش آمده به دلیل این اقدام، تشکر میکرد. این فرد، اما نسبت به این اقدام صدا و سیما اعتراض کرد و در شبکههای اجتماعی گفت قسمت اول و آخر مصاحبه او سانسور شده است و این در حالی است که او به شدت از قطعی اینترنت گلایه کرده است.
صدا و سیما از سانسور تا بیاعتباری!مصطفی ایزدی روزنامه نگار که سابقه مدیریت در صدا و سیما را داشته میگوید سانسور نظرات مخالف، یک رویه عادی در صدا و سیمای ایران است. به نظر میرسد مصاحبههای صدا و سیما تلاش دارند مطالب را به شکلی منعکس کند که موید سیاستهای مدیران سیاسی این شبکه و سیاستهای جریان اصولگرا باشد. مصاحبههای مکرر حمایت از بعضی مسئولان خاص مثل مدیران شهری دوره قالیباف یا مسئولان فعلی قوه قضاییه از مهمترین مواردی است که این رسانه تلاش دارد با پروپاگاندای خود به مردم القا کند که این نظرات در بطن جامعه وجود دارد.
این رویه صدا و سیما به صحنه و مصاحبه سازی و سانسور محدود نمیشود، اسفندماه سال گذشته و در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی گزارشهای خبری صدا و سیما نشان میداد مردم در انتخابات حضور گسترده خواهند داشت، این روند حتی تا روز انتخابات نیز ادامه داشت، اما در نهایت نرخ مشارکت در این انتخابات کمتر از ۵۰ درصد بود. در این مورد به نظر میرسید مدیران صدا و سیما مسئولان ارشد کشور را هم فریب داده اند و تصویری غیر واقعی از وضعیت مردم ایران نمایش دادند.
رشد شبکههای اجتماعی و افزایش ارتباطات مردم و افشا شدن مسائلی از پشت پرده این مصاحبهها مثل تصاویری که نشان میدهد مصاحبهشوندهها از روی کاغذ جواب سوالات را میخوانند باعث شده تا اعتماد مردم به صدا و سیما روز به روز کاهش پیدا کند. حتی در اتفاقاتی مثل مزاحمت جنگندههای آمریکایی برای هواپیمای مسافربری ایرانی که با واکنش تند مردم نسبت به این اقدام آمریکا در شبکههای اجتماعی همراه بود نیز مردم برای کسب اطلاع از آخرین اخبار این حادثه به خبر و تحلیلهای صدا و سیما مراجعه نکردند و به دنبال یافتن حقیقت در شبکهها اجتماعی و رسانههای دیگر بودند.
صدا و سیما هرچند مدت یک بار نتایج نظرسنجی را منتشر و ادعا میکند که ۹۰ درصد مردم مطالب و اخبار آن را میبینند و به آن اعتماد دارند، اما به نظر میرسد ۱۰ درصدی که به صدا و سیما انتقاد دارند و اخبار و تحلیلهای آن را باور نمیکنند بسیار بیشتر از آن ۹۰ درصد در شبکههای اجتماعی حضور دارند! البته شاید این آمار نیز مثل مصاحبه با فرد مالباخته در اعتراضات آبان ۹۸ و یا گفتگو با بلال فروش معروف جعلی و ساختگی باشد.
منبع: رویداد24