برای خیلیها ارزشمند، دوستداشتنی و حذفش غیرقابلتحمل و برای عدهای ترسناک و شاید مبهم. همین هم است دلیل مبهم بودن فضای مجازی و بیخبری از آیندهاش. آیندهای که میماند یا نمیماند.
بودن یا نبودن تلگرام یا ابزارهای تبادل اطلاعات از این شکل یکی از مسائل و چالشهای مهم این روزهای بیش از ۷۰ درصد جامعه ایرانی است. جامعهای که حالا با هر سواد، منطق و روحیهای تلگرامی، توییتری، اینستاگرامی و بهطورکلی اینترنتی شده است و روزگارش را در قرن بیست و یکم به شکل مجازی میگذارند تا نسبت به گذشتگانش هم بیشتر بداند و هم بیشتر در مواجه انواع اطلاعات درست و غلط قرار بگیرد.
و حالا این موجود در ابتدا بیسروپا؛ هم سر دارد و هم پا؛ یعنی تبدیل به موجودی قدرتمند شده که توانایی هدایت افکار عمومی، اندیشهها، باورها و... را دارد و بهشدت مشغول این کار است و شاید در زمانه کنونی حذف کامل آن محال باشد.
اگر نگاهی توسعه محور و آیندهنگر به مسائل داشته باشیم قطعاً به اینترنت نگاهی مثبت داریم، تأثیرش را درک میکنیم و برایش کلاه از سر برمیداریم. شبکهای قدرتمند که توانایی مخابره اخبار، اطلاعات، فیلم و عکسش در ایران ۸۰ میلیونی کمتر از یک دقیقه است و امروز نقش به سزایی در مبارزه با فساد، دروغ، افراط، تفریط، تهمت و ازایندست مسائل در جوامع مختلف دارد. اگر تا پیشازاین مطبوعات چرخدنده دموکراسی بودند؛ به نظر امروز اینترنت این مهم را به شکل گستردهای به عهده دارد و باید به آن توجه کرد.
به نظر فضای مجازی و نقش تعیینکنندهاش در پیشبرد خواست و اراده مردم نقشی تاریخی است که جهان تکنولوژی به عهده گرفته است؛ و نهتنها تهدید نیست بلکه فرصتی کمنظیر در جهان ارتباطاتی برای توسعه در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است.
شماره 27 دوهفته نامه آیت ماندگار