بدبینی و زن علیه زن؛ دو پدیدهای که نمیشود بهراحتی از کنار آن گذشت درحالیکه فعالین حرکات اجتماعی را به انزوا کشانیده و فعالین حوزه زنان را نیز دچار تزلزل و اختلافنظر در حوزههایی کرده که در صورت عدم وجود این دو مسئله، بلکه جای هیچ اماواگر بر سر تصمیمگیری و مشارکت فعال در حوزههای مرتبط احساس نمیشد. پدیدهای که بهناچار سبب خودزنی ناعاقلانه و هیستریک در بین فعالین حوزههای مختلف بهطور عام و حوزه زنان بهطور جدیتر و خاص شده است.
یکی از موارد بدبینی و تفکر زن علیه زن، مربوط به زنان فعال در حوزه سیاست و اجتماع میشود، وضعیت بغرنجتر هم خواهد شد وقتیکه همین زنان مقام و مسئولیتی هم داشته باشند، به عبارتی بر سر سفره انقلاب نشسته باشند. حال بدبینی از افراد دست راستی و محافظهکار تعمیم پیدا میکند به همه افرادی که خوب یا بد، موافق یا مخالف نسبتی با حاکمیت داشتهاند. گویی مسئله از اختلافنظر و تفاوت ایدئولوژیک به کینه شخصی و خصومتهای فردی تغییر پیدا میکند. افرادی که چهبسا از همان ابتدای کار خود منتقد جنبههای افراطی و تبعیضآمیز در جامعه بودند به دلیل منسوب بودنهای انتسابی و اکتسابی، تر خشک باهم سوختهاند.
یکی از این افراد فائزه هاشمی رفسنجانی، دختر دوم آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است که از همان آغاز منتقد جنبههای مختلف محدودیتهای سلیقهای ازجمله در حوزه زنان بوده و بهطور فعال در حوزههای اجتماعی-سیاسی مشارکت فعال داشته است. شخصی که مدیرمسئول روزنامه زن بود، روزنامهای که به دلیل حمایت از فمینیسم برای همیشه توقیف شد. به نظر میرسد فعالیتهایش آنچنانکه باید مورد استقبال فعالین قرار نگرفته و تنها در حد بگومگو و حاشیه مانده است.
و اکنون خبر تکاندهنده در گذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی سیاستمداری که بدون شک کلیدیترین، پرنفوذترین و قدیمیترین چهره انقلاب و نظام اسلامی بود این سؤال را بیشازپیش مطرح می کند که فقدان اکبر هاشمی رفسنجانی تا چه حد در زندگی و منش فرزندان او از جمله فائزه تأثیر خواهد گذاشت؟
نفر دوم مجلس شورای اسلامی در دوره پنجم، رییس شاخه زنان حزب کارگزاران، رییس فدراسیون اسلامی ورزش زنان تنها نمونههایی از این فعالیتهاست. زنی که به دلیل استقلال نظر از سوی تندروها تا حد «فاحشه» خطاب شدن هم پیش رفت.
با این حال آیا فائزه باز میتواند بهمانند سابق به فعالیتهای خود ادامه دهد و راه پدرش در هم سویی با مردم و اعتدال گرایی و همچنین عقلانیت که در سال های اخیر ملموس تر از همیشه بود را ادامه دهد؟ آیا در صورت ادامه این فعالیتها خطری او را تهدید خواهد کرد؟ او که باوجود پدر قدرتمند و پرنفوذش روانه زندان شد چه آیندهای در صورت عدم حیات پدر خواهد داشت؟
اگرچه پیشبینی وضعیت در کشوری همچون ایران که در وضعیت بحرانی منطقه و دنیا با مشکلات و تهدیدهای متعددی دستبهگریبان است کار بسیار دشوار و ناممکنی به نظر میرسد، در پیش گرفتن سیاست مسامحه و اغماض با ادامهدهندگان راه آیتالله هاشمی یا تشدید فشارها بر این جریانات به دلیل نبود این چهره تأثیرگذار دو پیشفرضی هستند که باید منتظر ماند و دید کدام به واقعیت نزدیکتر است.
شماره 27 دوهفته نامه آیت ماندگار