- جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳2024 November 22

دو هفته نامه آیت ماندگار

سرمقاله
یادداشت
اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

اتحاد شوم دلواپسان و براندازان!

علی شاملو / روزنامه‌نگار
به خودمان باختیم!

به خودمان باختیم!

محمد فتحی‌زاد / روزنامه‌نگار
«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

«آیت ماندگار» رسانه‌ای همراه با زمان

مهدی آیتی / نماینده ادوار مجلس
گزارش
فايده باوری چيست؟

فايده باوری چيست؟

گروه فرهنگ و اندیشه
چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

چرا رویای 92 بدل به کابوس 99 شد؟

امیرحسین امیرفیض / روزنامه‌نگار
همدستی ترامپ و کرونا!

همدستی ترامپ و کرونا!

جهانگیر مصلی / خبرنگار
کد خبر: ۵۵۵۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۷ - ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - 27 September 2020

سوء تدبیر بورسی!

آنچه در سال‌های اخیر سبب شده تا شاهد گسیل نقدینگی به سمت بازار اوراق بهادار باشیم، داغ شدن پول است که به سبب افزایش واهمه‌ها از کاهش ارزش ریال رخ داده است. این پدیده که در تمامی اقتصاد‌های تورمی امری معمول است، رفتار سرمایه‌گذار را به سمتی سوق می‌دهد که در عمل هر گزینه‌ای به جز نگه داشتن پول نقد، موقعیتی جذاب برای سرمایه‌گذاری خواهد بود.


آیت ماندگار- روز شنبه ناظر بورسی در اقدامی جدید خبر از ممنوعیت خرید و فروش روزانه سهام داد؛ این سیاست مهم‌ترین اصل بازار سهام یعنی نقدشوندگی را تهدید می‌کند. به‌نظر می‌آید مسوولان ارشد بازار سرمایه جای درمان را به مُسکن داده‌اند و قصد دارند به هر قیمتی جریان معاملات را به نفع کوچک‌نشدن شاخص کل منجمد کنند.

روز گذشته بازار سهام بار دیگر قربانی نبود تدبیر در تصمیم‌گیری شد و شرکت بورس تهران عدم ثبات در تغییرات قانونی را در قامت افزایش ریسک نقدشوندگی به بازار سرمایه و فعالان آن تحمیل کرد. همین امر سبب شد تا شاخص‌های بازار که در ابتدای معاملات با افزایش قابل توجه رو‌به‌رو شده بودند به آسانی تغییر جهت دهند و در رویا‌رویی با ابهام تازه‌وارد جانب احتیاط را رعایت کنند.بیشتر بخوانید: رشد بی‌رمق شاخص بورس در نخستین روز هفتهآزادی در انجام مبادلات اقتصادی از جمله مسائلی است که امروزه به‌عنوان پیش نیازی بدیهی برای توسعه اقتصاد کشور‌ها در نظر گرفته می‌شود. در این میان احترام به مالکیت خصوصی به موازات نبود محدودیت در انجام معاملات به نحوی که مخل آزادی سایرین نباشد آنقدر مسلم تلقی شده که در روزگار فعلی بحث کردن در میان کارشناسان اقتصادی و تحلیلگران غیر ایرانی بازار آن چندان موجه به نظر نمی‌آید.

دراقتصاد ایران، اما سال‌ها است که در بر پاشنه آزمون و خطا می‌چرخد. رویگردانی از اصول علمی در کنار مدیریت سلیقه‌ای آنچنان ریشه بر تیشه ثبات در بازار‌ها زده که کمتر کسی حتی باور می‌کند قانون گذاشته شده در یک روز برای مدتی چند ساله پایدار بماند و بتوان روی اثرات آن حساب باز کرد. امور یاد شده نه تنها به دلیل وجود قوانین متعدد همیشه در حال تهدید شدن است بلکه اعمال قوانین خلق‌الساعه در کنار تعدد تغییرات در آن‌ها به مشکلی بدل شده که در عمل نه آزادی در مبادله که حتی مالکیت خصوصی نیز به شکلی جدی به خطر افتاده است.

نگاهی به سوابق بازار‌ها طی سال‌های اخیر به خوبی موید آن است که تضعیف آزادی مبادلات در کنار سنگین‌تر شدن سایه ریسک قانون‌گذاری به‌عنوان یکی از مهمترین مولفه‌های ریسک سرمایه‌گذاری سبب شده تا عدم اطمینان در بازار‌ها خود را بیشتر نمایان کند. یکی از نمود‌های این نااطمینانی افزایش هیجان در بازار‌ها ازجمله بازار سهام است که در تمامی این سال‌ها خود را در قامت افزایش نوسان‌های قیمتی نشان داده است. اما دلیل اصلی افزایش آشوب در بازار‌ها چیست؟ چه عاملی می‌تواند فعالان خرد بازار را متضرر کند، اما به رغم همین زیانبار بودن در چشم همین فعالان موجه جلوه کند؟

اعتماد عمومی زیر آوار پوپولیسم
به نظر می‌رسد که طبق معمول جواب چنین سوالاتی در یک کلمه نهفته باشد. «پوپولیسم»؛ به‌عنوان واژه‌ای که طی سال‌های گذشته نقشه راه بسیاری از تصمیمات اقتصادی کشور بوده و توانسته بهانه حمایت از بازار‌ها و مردم عادی را به وسیله‌ای برای ضربه زدن به همان مردم تبدیل کند، در طول این سال‌ها خمیرمایه اصلی بسیاری از گفتار‌ها و تصمیمات اقتصادی را تشکیل داده است.

تبعات تصمیمات پوپولیستی طی مدت یاد شده، اما تنها به بازار‌های کالایی محدود نمانده است. از آن زمان که روند صعودی قیمت‌ها در بازار سهام تشدید شد توجه دولت به این بازار به موازات افزایش منافع در بازار یاد شده سبب شد معاملات سهام بیش از پیش در معرض تهدید قرار بگیرد. دقیقا از زمانی که حمایت کلامی از بورس آغاز شد هجوم مردم به این بازار زنگ خطر افزایش نوسان‌های هیجانی را به صدا درآورد و ورود ۵۰ میلیون ذی نفع جدید از محل واگذاری سهام عدالت زنگ خطر افتادن بازار سرمایه را افزایش داد. به موجب همین رخداد از پایان سال ۹۸ شاهد تشویش در تصمیم‌گیری‌های مربوط به بازار سرمایه بودیم که برخی از نمود‌های آن در اعمال تغییرات یکباره در سقف مجاز ورود صندوق‌های با درآمد ثابت و کاهش و افزایش شتاب‌زده سقف اعتبار کارگزاری‌ها در ماه‌های اخیر بروز کرد. اما داستان این اتفاقات که همه آن‌ها به نام حمایت از بازار رقم خورد به اینجا محدود نماند و پس از آنکه در روز‌های گذشته شاهد اعمال محدودیت در معاملات الگوریتمی بودیم، فهرست تصمیمات مدیران بورس تهران به ایجاد محدودیت در خرید و فروش روزانه نیز مزین شد.

محدودیت جدید
همین روز گذشته بود که اطلاعیه مدیریت عملیات شرکت بورس اوراق بهادار از تصمیمی عجیب پرده برداشت. بر اساس آنچه مدیران شرکت بورس اعلام کرده‌اند مقرر شده به موجب این تصمیم تا اطلاع ثانوی امکان فروش سهام خریداری شده در هر روز معاملاتی در همان نوبت ممنوع شود و سرمایه‌گذاران نتوانند به معاملات روزانه بپردازند. این عمل اگرچه با هدف مداخله در عرضه سنگین سهام و کاهش میزان آن روی داده، اما به نظر می‌رسد تبعات آن بسیار بدتر از نیت متولیان بازار باشد.

اگر بخواهیم بررسی بهتری در روند تغییرات رخ داده در معاملات بازار سرمایه به خصوص در بخش سهام داشته باشیم باید حداقل بخشی از توجه خود را به انتظارات تورمی موجود در اقتصاد کشور معطوف کنیم که بازتاب آن نیز از سال ۹۷ تا کنون در این بازار مشهود بوده است.

آنچه در سال‌های اخیر سبب شده تا شاهد گسیل نقدینگی به سمت بازار اوراق بهادار باشیم، داغ شدن پول است که به سبب افزایش واهمه‌ها از کاهش ارزش ریال رخ داده است. این پدیده که در تمامی اقتصاد‌های تورمی امری معمول است، رفتار سرمایه‌گذار را به سمتی سوق می‌دهد که در عمل هر گزینه‌ای به جز نگه داشتن پول نقد، موقعیتی جذاب برای سرمایه‌گذاری خواهد بود.

در توضیح چرایی این پدیده باید توجه داشت که در این جا نیت سرمایه گذار لزوما کسب سود نیست و حفظ قدرت خرید از مطلوبیت کافی برخوردار است. دقیقا به همین دلیل است که مشتبه شدن بدون ریسک بودن بازار سرمایه خیل وسیعی از سرمایه‌گذاران بی‌تجربه را به سمت بازار سهام سوق داد و آن‌ها را در ۴ ماه نخست سال ۹۸ اینچنین بی‌پروا به صف‌های خرید کشاند؛ صف‌هایی که آهسته و پیوسته ارزش بازار در بورس تهران را از ۱۸۷۳ هزار میلیارد تومان در آخرین روز معاملاتی سال ۹۸، به ۷۷۷۷ هزار میلیارد تومان در ۱۹ مردادماه سال جاری رساند. اما این پول داغ با چه ذهنیتی به بازار سرمایه آمد؟ می‌دانیم که هیچ سرمایه‌گذاری تا ابد در یک موقعیت سرمایه‌گذاری باقی نمی‌ماند.

بنا بر این تمامی افرادی که طی هفته‌های اخیر در بازار سهام متضرر شده‌اند، با این ذهنیت به بازار سهام آمده‌اند که هر گاه لازم باشد می‌توانند معاملات خود را ببندد و به هر مقصدی که صلاح می‌دانند، آن سرمایه‌ها را انتقال دهند. در بازار سرمایه این مساله با ذکر عبارت «نقدشوندگی» توضیح داده می‌شود. هر گاه نقدشوندگی کاهش یابد در مقابل ریسکی با همین نام پیش روی فعالان بازار سرمایه بزرگ و بزرگ‌تر خواهد شود.

کاهش نقد شوندگی
تصمیم اتخاذ شده در روز گذشته مبنی بر حذف معاملات روزانه (Day trading) یکی از همان تصمیماتی است که با کاهش نقدشوندگی به خصوص برای فعالان خرد بازار، ریسک موجود از این بابت را تشدید می‌کند. اما شواهد امر و توجیهات ارائه شده در روز‌های گذشته نشان می‌دهد که مدیران بورس نیز مانند برخی دیگر از مسوولان با بی‌توجهی به قواعد جاری در بازار‌های توسعه یافته سودای اختراع چرخ را از نو در سر می‌پرورانند. آن‌ها می‌خواهند با محدود کردن فعالان بازار سرمایه در انجام مبادلات آزادانه به نوعی سیاست‌های خود در جهت حفظ بازار را به سرمایه‌گذاران دیکته کنند که در آن نه خبری از منافع مردم است و نه ترجیحات آن‌ها در امور مربوط به سرمایه‌گذاری لحاظ شده. آن‌طور که به نظر می‌آید مسوولان ارشد بازار سرمایه جای درمان را به مُسَکِن داده‌اند و قصد دارند به هر قیمتی جریان خرید و فروش را به نفع کوچکتر نشدن شاخص کل بورس منجمد کنند.

همین امر سبب شد با اعلام اجرایی شدن این تصمیم از ابتدای معاملات شنبه بازار سهام، روند صعودی قیمت که روی نماگر اصلی بورس تهران خود را با رسیدن به سطح یک میلیون و ۶۳۵ هزار واحدی نشان داده بود، به جای رشد بیشتر با کاهش مواجه شود. به موجب این کاهش معاملات روز شنبه در بورس تهران در حالی خاتمه یافت که شاخص کل این بازار دستاوردی بهتر از رشد ۲۵/۰ درصدی نداشت.

افزایش دماسنج اصلی بازار سرمایه سبب شد عملکرد این نماگر با رشد ۴ هزار و ۹۶ واحدی و قرار گرفتن در یک میلیون و ۶۱۵ هزار واحد، خاتمه پیدا کند. شاخص کل هموزن نیز که تاثیر تغییرات قیمت در نماد‌ها را به‌طور یکسان نشان می‌دهد، در این روز به میزان ۲۲/۰ درصد افت کرد.

در واقع عکس‌العمل فعالان بازار به این فرآیند آنچنان سریع بود که شاید کمتر کسی فکر می‌کرد تا ممنوعیت معاملات یک روزه که تنها بخشی از فعالان بازار را در بر می‌گیرد، به مثابه ریسکی قابل توجه در میان سایرین در نظر گرفته شود. به نظر می‌آید که با این تصمیم، مدیران ارشد بورس تهران ناتوانی در جمع کردن صف‌های فروش توسط اشخاص حقوقی را از طریق کاهش نقدشوندگی بازار و از بین بردن انگیزه خرید از درون این ساختار به سمت مردم برون‌سپاری می‌کنند. به هر روی دلیل اتخاذ چنین تصمیمی هرچه باشد در بلند‌مدت هم اعتماد عمومی را نسبت به بازار سرمایه کاهش می‌دهد و هم به‌عنوان مانعی بر سر راه توسعه بازار عمل خواهد کرد.

منبع: دنیای اقتصاد


نظرشما
شعرخوانی
کارتون
بدون شرح!

بدون شرح!

معمر اولچای
آخرین اخبار