آیت ماندگار- دکتر مصدق همچنان که خود بارها مطرح کرد، گفتمانش بر مبنای «موازنه منفی» بود. جهانی خالی از قدرتها و سلطه قدرتی بر منطقهای و همچنین روابط جهانی بیرون از روابط زور، قدرت و سلطه بود. دولت نه برای تامین منافع خود و یا منافع قدرت دیگری با هم تبادل دارند، بلکه دولتها بر اساس حاکمیت و حقوق ملی، روابط جهانی خود را سامان میدهند. در این نوع روابط نه تنها دموکراسی و حقوق بشر در داخل تامین میشود که در روابط خارجی نیز حقوق بشر نیز تحقق پیدا میکند، در حالیکه در جهان امروز روابط بر اساس موازنه قدرتها تعریف میشود. ابرقدرتها برای تحکیم و تثبیت قدرت خود نیازمند سلطه و زورگویی به ملل مشرقزمین هستند، این زورگویی رهاوردی جز خشونت و استبداد در این کشورها، چیزی به ارمغان نیاورده است.
اکنون در کشور ما با دو بحران اساسی روبرو هستیم، همان دو بحرانی که در ۶۷ سال پیش، کودتای ۲۸ مرداد را پی افکند. یک بحران دستاندازی و مداخله ابرقدرتها برای سلطه بر کشور ما بود. یکسو آمریکا و انگلیس بعد از کودتای ۲۸ مرداد قدرت و منافع ایران را بین خود تقسیم سهم کردند. از سوی دیگر روسیه از هر فرصتی برای دستاندازی بر کشور ما، استفاده میکرد. بحران اساسی که زمینههای مداخله و سلطه بیگانه را فراهم کرد، نهاد سلطنت و بخشی از نهاد روحانیت ضدمشروطه و تجددستیز بود.
اکنون که تحریمهای آمریکا شرایط اقتصادی جامعه را به لبه پرتگاه نزدیک کرده است، تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور، تحریمها را با سیاستهای نادرست خود تحکیم کردهاند که باید این موضوع را بهعنوان بحران دوم قلمداد کرد. ما مانند دوره کودتا هم با فشار بیگانه روبرویم و هم با زورگویی و اصرار تصمیمگیران بر تفکر خود که عمده این رویکردها به نفع مردم رقم نخورده است. این افراد، هم خواهان تحریم هستند و هم خود، تحریمها را تشدید کردهاند.
با وجود انقلاب ۱۳۵۷ برخی از سلطنتخواهان در آن سوی مرز بر طبل تحریم و مداخله بیگانگان میکوبند، در حالیکه تحریم موجب تثبیت شرایط سنگین حاضر است.
اکنون نه تنها الگوی موازنه منفی دکتر مصدق برای جامعه ایران مفید است، بلکه این الگو پیامی برای همه جهانیان است که بهجای اندیشیدن بر دایره نظام قدرت، سلطه و زور، به جهانی خالی از زور و خشونت فکر و عمل کنیم. به قول دکتر مصدق، جهان باید نشان دهد نه زور و قدرت، بلکه دست توانای ملتها هستند که تعیینکننده سرنوشت بشریت هستند.