فاضل میبدی، فعال اصلاح طلب گفت: اینکه همیشه خشونت ریشه در بنیادگرایی دارد نظر درستی نیست.
آیت ماندگار- جهانگیر مصلی-خبرنگار: فاضل میبدی، فعال اصلاح طلب گفت: اینکه همیشه خشونت ریشه در بنیادگرایی دارد نظر درستی نیست. در نظریههای دینشناسی، هدف بنیادگرایی بازگشت به متون اصلی است و میشود گفت نخستین بار که این بحث پا گرفت در درون مذهب مسیحیت و در اندیشه "ایوان جلیست"ها بود. آنها مذهبیون بنیادگرا بودند و اعتقاد داشتند که به جای تفسیر پاپها و اصحاب کلیسا باید به نص کتاب مقدس بازگشت. این تئوری به دینشناسی مسلمانی هم وارد شد و در نهایت به کشور ما هم آمد. بحث این بود که چطور میشود از تفسیرها دور شد و به متن دینی تکیه کرد. در جهان اسلام بنیادگرایی چهره سلفی به خود گرفت. یعنی بازگشت به صدر اسلام. یکی از ویژگیهای جریان سلفی هم حذف علما و مفسران و مراجعه مستقیم روشنفکران به نص است. بعضی از تحلیل ها بر این است که مراجعه مستقیم به نص مستعد خشونت است. علت آنهم این است که در قرآن آیاتی مربوط به جهاد است که محققان غیر آشنا به ساختار عمومی تعالی مذهبی مستقیم به سمت خشونت راهنمایی میکند. فرض کنید یک فقیه اهل سنت یا فقیه شیعه وقتی به نص نگاه میکند تنها آن متن را نمیبیند. در واقع رابطه آیات جهاد را با دیگر آیات و دیگر تعالیم دینی هم نگاه میکند و بعد در یک شبکهای از مفاهیم قرار میدهد تا معنای آن را به دست آورد. به عنوان مثال برای یک متفکر شیعه آیات جهاد درست است که امر بر جهاد است اما چون خود جهاد از حوزههای حساس است و جان و مال مردم در خطر است آیات جهاد را به حضور امام معصوم ارجاع دادهاند. یعنی طبق حکم مشهور شیعه فقط امام معصوم میتواند حکم جهاد صادر کند. در واقع دستگاههای فقهی نقش منترلی دارند. ولی تصور کنید یک جوان به قرآن مراجعه میکند و به آیات جهاد میرسد. بعد به اینجا میرسد که باید با دشمنان جنگید و به بنیادگرایی یا به گفته اهل سنت به اصولیه میرسد. نتیجه مراجعه مستقیم به ادله جهاد بدون سنجیدن دیگر ادله باعث شده در بنیادگرایی نوعی رادیکالیسم ایجاد شود. با همه اینها در اندیشههای سنی تمام رادیکالیسم و خشونت از نص درنیامده. ما بخش های دیگری را در سَلَفیسم داریم اما عاری از خشونت است به تفسیرها و فهم مجدد از نص میرسد که به آنها سلفی های اجتهادی یا علمی میگویند.
وی افزود: با این پیشینه به وضعیت امروز خاورمیانه میپردازیم و به طور مشخص جریانهای مثل داعش با زیرشاخههای آن که خشونت به نام دین محور فعالیتشان است. اگر بپذیریم که بنیادگرایی در خاورمیانه ریشه تاریخی دارد پس در این تئوری که تروریسم و بنیادگرایی در این منطقه ساخته و پرداخته عنصر بیرونی یا خارجی است تردید به وجود میآید!
او خاطر نشان کرد: رادیکالیسمی که از داخل سلفیه بیرون میآید یک پدیده منطقهای است و ربطی به مسائل جهانی ندارد. اما مسائل جهانی آن را تشدید میکند. بنیادگرایی بیماری ذاتی خاورمیانه و جهان اسلام است و اما نسخه درمانی آن هم در همین منطقه است. حالا اینکه چرا غربیها تا این حد به آن توجه میکنند دلیل دارد. دلیل آن هم مشخص است چون این وضعیت برای آنها سود دارد، منتهی این بخش چندان اهمیت ندارد که غربی ها تا چه اندازه از آن سود می برند بلکه مسئله مهم این است که در خاورمیانه امروز چه میگذرد که میل به خشونت در آن پدیدار میشود؟ رادیکالیسم خاورمیانهای محصول یک درک دینشناسانه سلفی است که در تفکر اهل سنت پیدا شده است. زمینههای اجتماعی خاورمیانه و حضور قدرت خارجی در منطقه آن را تشدید کرد.