کمتر از سه ماه از پیروزی مجدد حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری میگذرد و همچنان به مانند چهار سال گذشته، امید و آرزو به ایرانی بهتر در بین مردم موج میزند. این روزها صحبت از کابینه دولت دوازدهم نقل محافل است و همگان منتظر تصمیمگیری نهایی آقای رییس جمهور در چینش وزرا و معاونین هستند. در هفتههای گذشته موضوعاتی به میان آمد که جای تامل داشت. عدهای با پافشاری و تکیه بر شعار تشکیل فراجناحی کابینه دوازدهم توسط رییس جمهور منتخب مردم به دنبال قرار دادن افرادی در دولت هستند که اعتقادی به روش و منش حسن روحانی نداشتند. خالی از لطف نیست که به این افراد که در انتخابات اخیر در صف رقیبان رییس جمهور قرار داشتند گفته شود که منظور از فراجناحی بودن دولت آینده به معنی بکارگیری مخالفان دولت یازدهم نیست زیرا کم سوادترین انسانها هم میدانند که برای پیشبرد اهداف یک مجموعه نیاز است که تک تک افراد تیم کاری با یکدیگر همافق باشند. همافق بودن به معنای همفکر بودن مطلق نیست اما برای کار و کمک به مجموعه نیاز است که در کلیات به یکدیگر اعتماد و اعتقاد داشت. چطور میشود کسانی که در چهار سال گذشته تمام قد در مخالفت دولت قدم برداشتند امروز با سوء استفاده از واژه فراجناحی خود را به دولت تحمیل کنند. باید از این افراد پرسید آیا در دولتهایی که افکار آنها در راس کار قرار داشتند به مخالفان خود میدان دادند یا افرادی را به کار گرفتند که همفکر با جریان آنها بودند؟ چقدر خوب است که مخالفان دولت یازدهم یک بار برای همیشه به خواست و انتخاب مردم تن دهند و با استفاده ابزاری و بازی با کلمات به دنبال سهم خواهی نباشند. از طرف دیگر گروهی به دنبال آن هستند که نقش اصلاح طلبان را در پیروزی رییس جمهور کمرنگ و کم اثر جلوه دهند. امروز این تفکر با انگ سهم خواهی به اصلاح طلبان در حال ایجاد فضایی است تا راه حضور فعالین سیاسی اصلاح طلب را در دولت آتی ببندد. جا دارد که به این دوستان گفته شود «کاش همیشه ایام تبلیغات بود». متاسفانه این افراد فراموش کردهاند که رییس دولت اصلاحات برای پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ چطور خود را هزینه کرد. گویا آنها یادشان رفته که برای گرفتن یک بیانیه و کلیپ تصویری از خاتمی و انتشار گسترده آن در فضای مجازی چه تلاشهایی که نکردند. هرچند جریان اصلاحات و در راس آن سیدمحمد خاتمی حمایت از حسن روحانی را وظیفه خود در جهت بهبود شرایط ایران میدانست اما اینگونه اظهارنظرها آن هم از افرادی منتسب به رییس جمهور، کمی کم لطفی در حق کسانی است که بیمنت پا در عرصه حمایت از حسن روحانی گذاشتند. چطور میشود که مرتبا از اخلاق مداری صحبت به میان آورد اما کمک فکری افرادی که با تمام وجود به رییس جمهور کمک کردند را سهم خواهی دانست؟ حتی اگر این جریان بزرگ سیاسی که بیشک پررنگترین نقش را در پیروزی مجدد کاروان تدبیر و امید ایفا کرد به دنبال حضور افرادی برجسته از زنان و مردان این منش فکری در کابینه دولت آینده هم باشند نباید آنها را متهم به سهم خواهی کرد. سهم خواهی یک واژه با بار منفی و به معنای کار نکرده و داشتن مطالبه است و این توضیح تحت هیچ شرایطی با تلاشهای بیحد و حصر اصلاح طلبان در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ جور درنمیآید. به هر حال با تمام خوبیها و بدیها، دولت یازدهم رو به پایان است و مردم در انتظار رفع کاستیهای موجود سالهای گذشته هستند. مطمئنا دولت دوازدهم با تجربهای از روند چهار سال گذشته و پختگی بیشتر، خود را آماده خدمت رسانی به مردمی میکند که با مشارکت بالای خود در انتخابات، دنیا را حیرت زده کردند. بارها و بارها آقای رییس جمهور تقویت کابینه در دوره دوم ریاست جمهوری خود را مطرح کردند و انتظار میرود این تقویت دولتمردان با بکارگیری تمام متخصصان صاحب فکر عملی شود و پس از آن با اصلاح امور، پاسخی در شان ۲۴ میلیون نفری داده شود که به تفکر حسن روحانی لبیک گفتند. امروز حسن روحانی به مانند چهار سال گذشته، رییس جمهور همه مردم ایران است اما باید توجه داشت که اکثریت ملت در ۲۹ اردیبهشت، فردی را برگزیدند که شعار اصلاحطلبی و اعتدالگرایی را سر داد.
شماره 38 دوهفته نامه آیت ماندگار