آیت ماندگار- یکی از نقطه ضعفهای دولت و شخص آقای روحانی این است که ایشان به گفتاردرمانی مبتلا هستند و به جای اینکه بخواهد سازوکارهای لازم را برای رفع مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… برنامهریزی کند، میکوشد در هیات دولت و مجامع عمومی با گفتاردرمانی مشکلات را حل کند. در حالی که مشکلات با گفتاردرمانی حل نمیشوند و البته این رفتارها وجهه دولت را خراب میکند، اعتبار آن را کاهش میدهد و اعتماد عمومی را به دولتمردان پایین میآورد.
در فضای مجازی شاهدیم که ۹۰ درصد مردم حرفهای دولت و شخص آقای روحانی را قبول ندارند و این عدم اعتماد یکشبه ایجاد نشده و در طول هفت سال و نیم گذشته رفتهرفته به وجود آمده است. دولتی که دو دوره در تبلیغات انتخاباتی وعدههای زیادی برای رفع مشکلات به مردم داده ولی هیچیک از آن وعدههای انتخاباتی محقق نشده است، طبیعی است که اعتمادی از سوی مردم به این دولت وجود ندارد.
همچنین وقتی شخص رییسجمهوری در کسوت روحانیت صندلی ریاستجمهوری را با منبر وعظ و خطابه اشتباه میگیرد و سعی دارد با سخنرانی مشکلات مردم را حل کند، نتیجه این میشود که مردم به دولت احمدینژاد راضی میشوند و او را اجراییتر از روحانی میدانند.
اکنون در بحران کرونا با این مشکل مواجه هستیم که ستاد مقابله با کرونا دستورالعملهایی را که به فرماندهی آقای روحانی صادر کرده، هیچیک اجرا نشده یا اگر اجرا هم شده هیچیک کارساز نبوده است. دلیل آن هم این است که آمار نشان میدهد هر روز مرگومیر بیشتر شده و آمار مبتلاها بالاتر رفته و این بیماری به صورت عمومی و خانوادگی درآمده است. دلیل هم این است که آقای روحانی با سخنرانی و گفتاردرمانی سعی کرده است مشکلات را حل کند. در حالی که برای اجرای پروتکلهای بهداشتی از جمله پروتکلهای پیشگیری کرونا در دنیا استانداردهای جهانی اجرا میشود. دربرخی کشورها تجربههای موفقی وجود دارد و دلیل این موفقیت آن بوده که مشکل معیشت مردم را از همان ابتدا حل کردهاند.
امروزه میبینیم وقتی خبرنگار تلویزیون جلوی مغازهها از مردم سوال میکند چرا طبق دستورالعمل ستاد مقابله با کرونا مغازههایشان را شش عصر به بعد تعطیل نکردهاند مردم یک جواب میدهند و آن این است که اگر تعطیل کنیم چه کسی پول اجاره مغازه ما را میپردازد و معیشت خانواده ما را تامین میکند؟
آقای روحانی روز شنبه گفت برای حل مشکل تعطیلی کار مردم، قصد دارد بیمه بیکاری تعریف کند. این جای تعجب است دولتی که بیش از ۹ ماه از اپیدمی کرونا گذشته الان به ذهنش رسیده که بیمه بیکاری برای مردم تعریف کند! این نشان میدهد دولت یک طرح و برنامه مدون برای مقابله با این بیماری ندارد و الگوهای موفق کشورهای پیشرفته را نادیده گرفته است. ولی حالا که همه استانهای کشور در حالت قرمز قرار گرفتهاند، تازه قصد دارد بیمه بیکاری تعریف کند. در حالی که وقتی از مردم میخواهند فاصله اجتماعی را حفظ و فعالیتهایشان را تعطیل کنند باید اولین قدم بیمه بیکاری را برای مردم تعریف میکردند تا مردم از آن استقبال کنند. بیمه بیکاری تجربه موفق کشورهای پیشرفته و دموکراتیک در مقابله با بیکاری کروناست. بنابراین تاکید میکنم آقای روحانی خیلی دیر از خواب بیدار شده و باید الان به او بگوییم شب بخیر!
متاسفانه صدمات اقتصادی، روحی و روانی زیادی به مردم وارد شده و تلفات جانی بالا رفته و تازه دولت میخواهد اولین قدم را که تعیین بیمه بیکاری است تعریف کند. تعیین سازوکار برای بیمه بیکاری در عالم دیوانسالاری و کاغذبازی و اداریبازی دولت آقای روحانی یک سال زمان نیاز دارد که برنامه مدونی برای آن طراحی شود. پس مردم با این همه مشکلات اقتصادی و مالی و دستوپنجه نرم کردن با بیماری که هر روز خانوادههای بیشتری را داغدار میکند، باید چه کاری انجام دهند و چطور به دستورات ستاد مقابله با کرونا اعتماد کنند؟
به اعتقاد من باید طرحهای ضربتی و الگو گرفتن از کشورهای موفق با سرعت در این شرایط اجرا شود. ولی دولت آقای روحانی همانطور که هفت سال و نیم گذشته در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موفق نبوده، در مبارزه با کرونا و پیشگیری و کاهش بیماری در بدنه جامعه نیز موفق نبوده است. همین عوامل باعث افزایش بیاعتمادی جامعه به برنامههای دولت شده است.
ناکارآمدی، بیکفایتی و سوءمدیریتی دولت باعث شده مردم دستورالعملهای ستاد مقابله با کرونا را نادیده بگیرند و به آنها اعتماد نداشته باشند. به نظرم این وضعیت بحرانی به یک تجدیدنظر فوری و ضربتی نیاز دارد و این امر از دایره دولت خارج است و باید در کلیت نظام، توسط سران و بزرگان نظام به طور جدی و فوری تصمیمی قاطع گرفته شود.
* نماینده دور ششم مجلس شورای اسلامی
منبع: روزنامه جهان صنعت