حکومت سعودی در اوج تلاش برای قرار گرفتن در کانون ائتلاف های منطقه ای و تبدیل کشورهای عربی و اسلامی به اقمار عربستان وارد تنشی جدی با همسایه شرقی خود قطر شد و از شکافی جدی در خاورمیانه پرده برداشت.
قطع روابط چند کشور عربی منطقه به رهبری عربستان با قطر اوج تقابل این روزهای محور سعودی با رهبران دوحه است؛ رخدادی که به ظاهر نقطه شروع آن را باید در انتشار اظهارات منتسب به شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی» با محتوای نفی سیاست های ریاض در منطقه جست. هر چند این اظهارات به سرعت از سوی مقام های قطری تکذیب شد اما سعودی ها و رسانه های آنان رویکردهای دوحه را نمود عینی این سخنان دانستند و حملاتی بی سابقه را متوجه رهبران قطر ساختند.
دامنه و عمق اختلافات دو طرف در روزهای اخیر آشکارا افزایش یافت و رخدادهایی چون انتشار فایل صوتی اظهارات «شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر پیشین قطر مبنی بر حمایت دوحه از گروه هایی که سعودی آن ها را معارض و شورشی می خواند بر آتش اختلافات دامن زد.
در نهایت، دوشنبه پانزدهم خرداد عربستان به همراه مصر، امارات متحده عربی و بحرین رسما اعلام کردند روابط خود با قطر را قطع کرده و راه های هوایی، زمینی و دریایی خود را به سوی این کشور خواهند بست. این اقدام که تاکنون با حمایت هایی در لیبی یا دولت ذره ای چون مالدیو روبرو بوده با هدف تحت فشار گذاشتن رهبران دوحه و تسلیم آنان در برابر خواست ریاض صورت گرفته است؛ تصمیمی که نمودی تازه از رویکرد غیرمنعطف و آشتی ناپذیر نسل جدید رهبران سعودی بود و باز هم نشان داد در دوره جدید حکومتداری ریاض نمی توان انتظار حرکت های منطقی، وزین، دوراندیشانه و هوشمندانه را داشت.
بروز اختلافی تا این حد جدی میان عربستان و برخی اقمار ریاض با قطر عملا برای در هم شکستن مواضع قطر و بازگرداندن آن به مدار سیاست های سعودی صورت می گیرد. این در حالی است که قطر سال ها است مسیر کسب پرستیژ و منزلت سازی در عرصه منطقه و جهان را دنبال کرده و سر خم کردن در برابر فشارهای سعودی را نفی مسیر پیموده شده می داند.
قطر به عنوان کشوری بی بهره از مولفه های قدرت ساز همچون گستره سرزمینی و جمعیت بالا و تنها با اتکا به ثروت های سرسام آور نفتی و گازی در دهه های گذشته پیگیر کسب دیگر مولفه های قدرت ساز بوده است. بهره گیری از عناصر نوین قدرت ساز نظیر توانمندی تبلیغاتی و رسانه ای، دیپلماسی فراگیر و پویا و پیمودن پروسه تاریخ و فرهنگ سازی در کنار نقش آفرینی موثر در تحولات خاورمیانه نشان از جدیت قطری ها برای ارتقا در سلسله مراتب منطقه ای و جهانی دارد. در این مسیر، دوحه از رقابت های پیدا و پنهان برای به چالش کشیدن موقعیت عربستان به عنوان رهبر خودخوانده جهان عرب و اسلام دوری نجسته و همین موضوع خشم حاکمان کم تحمل ریاض را برانگیخته است.
نشست اخیر ریاض که با حضور رییس جمهوری آمریکا و نمایندگان نزدیک به پنجاه کشور عربی و اسلامی برگزار شد عرصه ای بود که ریاض برای تدارک آن هزینه هایی گزاف را متحمل شد. در جریان سفر «دونالد ترامپ» به عربستان قراردادهایی چند صدمیلیارد دلاری امضا شد و تلاش های رهبران ریاض برای قدرتنمایی در برابر رقبای منطقه ای چون جمهوری اسلامی ایران به اوج خود رسید. در فضای بهره برداری حداکثری عربستان از نشست ریاض، انتشار اظهارات منتسب به شیخ تمیم در خصوص روابط حسنه دوحه با تهران و همکاری های مستقل و گسترده قطر با رژیم صهیونیستی و آمریکا در حکم ساز مخالف قطری ها بود.
از دید سعودی ها قطر در شرایط کنونی با اعلام حمایت از گروه هایی چون اخوان المسلمین، مخالفت با تروریستی خواندن حزب الله لبنان و روابط حسنه با ایران در عمل تلاش سعودی ها برای تغییر موازنه به زیان تهران و به سود ریاض را بی اثر ساخته است؛ رویکردی که از دید سعودی ها گناهی نابخشودنی به شمار آمده و واکنشی سخت را به دنبال داشته است.
در برابر مخاصمه جویی سعودی ها، تاکنون کشورهایی چون کویت و عمان به عنوان اعضای شورای همکاری خلیج فارس از همراهی با ریاض و تقابل با قطر سرباز زده اند و دیگر دوستان منطقه ای عربستان همچون پاکستان نیز حاضر به قطع روابط با دوحه نشده اند.
نگاهی به واکنش شهروندان جهان عرب در شبکه های مجازی و به راه افتادن کارزارهای حمایتی از قطر در برابر تصمیم سعودی ها به بایکوت دوحه در کنار عدم همراهی بسیاری از دولت ها با اقدام تازه ریاض نشان از ناپختگی و بی ثمری آن دارد؛ چنان که در قطع روابط با ایران نیز سیاست سعودی ها، اقبال مورد انتظار آنان را در میان کشورهای اسلامی به دنبال نداشت.
در شرایط کنونی آنچه اهمیتی فراوان می یابد ناکامی سعودی ها در پیشبرد روندی است که تبدیل کشورهای عربی و اسلامی به اقمار ریاض را جست و جو می کند. به این ترتیب، رویای رهبری خودخوانده ریاض بر منطقه و جهان اسلام این روزها پریشان تر از هر زمان دیگری به چشم می آید.
شماره 35 دوهفته نامه آیت ماندگار