متاسفانه شاهد توهین عدهای به رییس جمهور بودیم که در جای خود نیازمند تبیین، تفسیر و برخورد قانونی است. حرکات این گروه عقبهای دارد که ریشهاش در شکست انتخاباتیشان است. این مجموعه فکری خود را شکست خورده میبیند و حالا میخواهند با ایجاد این شرایط یعنی تفرقه، توهین و دوقطبی کردن فضا شکستشان را جبران کنند، برعکس سیاستمداران با تجربه که از شکست عبرت میگیرند و سعی در جبران اشتباهاتشان دارند؛ اینها بدون فکر با عصبانیت رفتارهای غیرعقلانی انجام میدهند و دردسر ساز میشوند. واقعیت این است که آنها نمیتوانند شکستشان را بپذیرند و این نشان دهنده پسزده شدنشان توسط افکار عمومی و جواب «نه» مردم به زیاده خواهیهای آنها است. روحانی و اندیشه همراهش با اخلاق مداری و حمایتهای مردم در مصاف با همین اندیشه به پیروزی رسید. وابستگان این گروه با قانون شکنی و پشت پا زدن به هنجارها میخواهند فضای سیاست را به نفع خود تصرف کنند و به نوعی نشان دهند که شکست نخوردهاند اما در نظر نمیگیرند که این اعمالشان به کل مجموعه نظام ضربه میزنند. اگر دستگاههای قضایی و یا نهادهایی که خودشان را محق در برخوردهای حقوقی و قضایی میدانند با چنین مجموعههایی برخورد کنند دیگر آنها جرات نمیکنند دست به هنجارشکنی بزنند. حاکمیت نباید وارد مجادلاتی شود که برای مردم ثمربخش نیست و یا ثمره آن جز اختلاف و شکاف اجتماعی نمیشود. در روزی که باید اسراییل و جریانهای خودسر و خشونت طلب جهان را تقبیح میکردیم و از مظلومان در مقابل آنها دفاع میشد، یکباره به رییسجمهوری که حدود ۲۴ میلیون رای دارد حمله میشود و به او توهین میکنند. آیا اگر همین توهین به روسای دیگر قوا مثلا رییس محترم قوه قضاییه میشد باز هم اینگونه برخورد میشد و یا نهادهای مسئول خود را موظف میدیدند تا با خودسرها برخورد کنند؟ اگر با توهین کنندگان به رییسجمهور برخورد لازم نشود باید منتظر ادامهدار شدن فضای متشنج و گسترده شدن توهینها به سایر نهادها و قوا باشیم. به نظر من مهم است به این موضوع هم توجه شود که توهین کنندگان به رییسجمهور از کمترین سبقه فرهنگی و دینی و حتی سیاسی برخوردار نیستند چراکه با زبان روزه دروغ گفتند، ادب اجتماعی را زیر سوال بردند و به لحاظ سیاسی برای خود مشکل ایجاد کردند.
شماره 36 دوهفته نامه آیت ماندگار