ما اگر برگردیم به زمانی که ابزار رسانهای بین مردم شاید تنها شبنامه و اعلامیهها بود و سیر تکامل این ابزار ارتباطی را در میان مردم بنگریم که بعدها به شکل تلفن، تلفن همراه، پست الکترونیکی، وبلاگ، شبکههای اجتماعی وب سایتهای مختلف تغییر و به نوعی پوستاندازی و رشد کرد، درمییابیم که تاثیر مثبت ابزارهای ارتباطی در جامعه بسیار بیشتر از مضرات آن است چراکه هیچگاه مردم به سمت درماندگی نرفته و نخواهند رفت و همواره به سوی پیشرفت بودند هرچند اندک و آهسته، اما بدنبال زوال و ساکن ماندن نبودند و سعی بر انتخاب راهی آسان و ساده برای آگاهی بودهاند تا جایی که به شبکههای اجتماعی موبایلی رسیدیم که در بین بسیاری از این شبکههای موبایلی، مردم به سمت نرم افزارهایی رفتند که اعتبار بالایی نسبت به رقبای دیگر داشته باشند و این اعتبار را هم عملکرد است که تعیین میکند، حالا پس از این همه فراز و نشیب و فیلتر شبکههای معروف و ناگزیر شدن برنامههای حکومتی برای جلوگیری از رفتن جامعه به سمت شبکهها، بسیاری از مسئولین نظام تصمیم به همراهی با مردم و حضورشان در این شبکهها گرفتند که موجب رونق و دلگرمی جامعه و ثبات در یک رسانه گسترده اجتماعی در بین مردم شد تا فضایی نسبتاً باز و آسان برای دسترسی آحاد جامعه به یکدیگر صورت بگیرد که در کنار این امر گروههای بسیاری از جامعه در فضای مجازی شکل گرفت. در واقع طبقهبندی واقعی و حقیقی جامعه را میشود در فضای مجازی بخصوص تلگرام و اینستاگرام دید که هر صنفی و هر قشری بصورت آزاد میتوانند اعلام حضور کنند و هر اطلاعاتی را که از چشم و گوش دیگران پنهان مانده بود به آگاهی یکدیگر برسانند. از ترویج و معرفی فرهنگهای مختلف در کشورمان گرفته تا تبلیغات و ایجاد گروههای خصوصی برای هماهنگی اعضای شرکتها، ادارات، سازمانها و غیره. فضای مجازی بخصوص بحث تلگرام این روزها به بود و نبودش بسیار پرداخته میشود تا جایی که در مجلس جلساتی پیرامون فیلترینگ و یا ادامه فعالیت و تصمیمات مسئولین درباره این نرم افزار اجتماعی تشکیل شده که این نشان از اهمیت بالای آن در زندگی مردم دارد چراکه به سادهترین و کمهزینهترین حالت ممکن، نقطه وصل بسیاری از مردم از قشر پایین جامعه تا بالاترین سطح تبدیل شده است. نقطه وصل درست همان چیزی است که هر انسانی میتواند از جنبه مثبت آن استفاده کند. وضعیت کسب و کار مجازی، تبلیغات کالا و تولیدیها، هماهنگی جلسات، تعطیلیها، حوادث و از همه مهمتر افشای فسادهایی که رسانههای رسمی به دلایل وابستگیها یا محدودیتهای سیاسی که دارند از اعلام آن سرباز میزنند. همه و همه اینها موجب پیشرفت و آگاهی میشود که اگر تصور کنیم این ابزار مهم را از میان مردم برچینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فضای مجازی و شبکههای اجتماعی همان قدر برای کشور مهم هستند که وجود برق مهم است، چیزی شبیه به این است که برای چند ساعت در شب برق تمام کشور قطع شود! همه این ارتباطات قطع خواهد شد و زندگی بسیاری از مردم که از راه ساده و آسان شبکه اجتماعی که رسالت و اساس این شبکهها نقطه اتصال مردم به یکدیگر است و به فعالیتهایی که در بالا گفته شد میپرداختند دچار اختلال شوند. تصور کنید در کشوی که برق آن قطع شده باشد در روز چه مشکلاتی بوجود میآید و در شب، دزدان به کدامین منزل که رحم نخواهند کرد! و این قطع برق میتواند مملکت را متضرر کند هم در بخش اشتغال و درآمدزایی و هم در بخش رضایتمندی مردم. تجربه نشان داده که هرآنچه که باعث راحتتر شدن زندگی مردم و آزادی مردم باشد را از آنها بگیریم با آسیبهای بسیاری در جامعه روبرو خواهیم شد، که کمترین آن آسیب سیاسی است! و بیشترین آسیب را میتوان فقر اقتصادی و فرهنگی دانست. بنظر من اینکه چرا ما از پیامرسان خارجی استفاده میکنیم اهمیتی ندارد، اینکه چرا مردم ما از پیامرسانهای داخلی استفاده نمیکنند مهم است. پیامرسان تلگرام از بهترین حالت ممکن امنیتی و کدنویسی برخوردار است و ضعف ساختاری ندارد، تنها ضعفی که میتوان به آن وارد دانست همان سایه غول اطلاعات کاربران ایرانی است که در دست خارجیها قرار دارد! تلگرام اگر این یک ضعف را داشته باشد، منفعت آن برای جامعه ما یک در مقابل صد است، خوب و بد را خود جامعه تشخیص میدهد بنظر من جای اینکه دنبال تلگرام هراسی باشیم، به دنبال پاسخی برای این پرسش باشیم که چرا مردم به پیامرسانهای داخلی اعتمادی ندارند؟ آیا صرفاً مسئله فنی و ساختاری یک پیامرسان است یا مردم کنترل و دیده شدن اطلاعاتشان توسط مسئولین داخلی را دوست ندارند؟ اگر بخواهیم از بُعد فنی به این موضوع بنگریم به راحتی میشود فهمید که هیچکدام از پیامرسانهای داخلی حتی بنای رقابت با کوچکرین پیامرسان خارجی را هم ندارند چراکه پایه و اساس علم تولید یک پیامرسان در کشور ما بسیار ضعیف است و یا اگر هم جوانان ما مستعد در ایجاد یک بستر مناسب باشند ابزار فعالیت آنها به راحتی وجود ندارد چراکه صرفاً فعالیت شبکهها در کشور تحت نظر یک نهاد باید باشد به همین خاطر کسی تمایل به ارتقای سطح کیفی در یک فضای بسته را ندارد زیرا افق پیشرفتی را نمیبیند. بطور نمونه اتفاقی که برای پیامرسان سروش افتاد و سهولت دسترسی به پیام و یا استفاده از شماره کاربر بجای نام کاربری و... نشانگر ساده بودن و ابتدایی بودن علم برنامه نویسی بانی این پیامرسان به اصطلاح معروف داخلی است، باگی که شاید برای موسس تلگرام خندهدار باشد و برای ما گریهدار! اگر مبنا، جنس خوب باشد، مردم همواره به دنبال استفاده از جنس خوباند، و هیچگاه کسی به سمت چیزی که از الیاف نامناسب بافته شده باشد نمیرود! در عین حال تاکید و اصرار از سوی مسئولین به استفاده از پیامرسان داخلی در حالی که همه مردم از رصد و نگاه امنیتی به شبکهها آگاه هستند و صرفاً تنها به یک دلیل معروف که اطلاعات کاربران ایرانی باید داخل ایران باشد قابل هضم برای مردم نیست و در ذهن مردم ایجاد شبهه میکند که آیا اگر از پیامرسان داخلی استفاده شود میتواند به گفتوگوها در فضای خصوصی و گروهای عمومی خود بطور آزادانه بپردازد یا همواره نفر سومی در حال خواندن روابط خصوصی افراد هست؟ از منظر دیگر نیز مردم با خود میگویند تمام این سالها چه در فضای فیلترینگ توییتر و فیس بوک و... و چه در تلگرام هیچ اتفاقی برای اطلاعات کاربران ایرانی بوجود نیامده جز اینکه هرگاه در کشور اعتراضی از سوی مردم صورت گرفته مسئولین نسبت به استفاده و تجمع مردم در یک شبکه اجتماعی واکنش نشان داده و اقدام به فیلترینگ و عدم دسترسی را بوجود آوردند که این خود بزرگترین عامل گریختن مردم از شبکههای داخلی و پیوستن آنها به شبکههای خارجی است. زمانی بود که اگر فردی در وبلاگ نقدی و نظری منتشر میکرد علیه او اقدام میشد. فیس بوک بوجود آمد، نظرات و انتقادات و اعتراضات در آن شبکه دست به دست میشد و آنگاه فیلتر شد. مردم به سمت توییتر رفتند، باز هم فیلتر شد. ویچت بوجود آمد و سپس فیلتر شد. وایبر، یوتیوب و بسیاری از شبکههای دیگر دچار فیلترینگ شدند اما مردم دوباره شبکهای دیگر را جایگزین آنها کردند. با فیلترینگ هیچگاه نمیشود تفکری را در ذهن آزاد مردم جای داد، همانطور که به وسیله زور نمیشود همه مردم را به بهشت فرستاد. من تصور میکنم که اگر عدم دسترسی به تلگرام دستخوش تصمیم اشتباه فیلترینگ شود جایگزین آن یکباره اتفاق نمیافتد همانطور که پس از وایبر به یکباره همه به سمت تلگرام نیامدند. بنظر میآید جایگزین تلگرام در ابتدای کار، واتساپ و ایمو باشد که به مرور مردم به سمت ابزاری نزدیک به کارایی تلگرام خواهند رفت اما اینکه از یک پیامرسان داخلی استفاده کنند، هرگز! چراکه به هیچ عنوان نه قدرت و نه امنیت مناسب در مقابل با نسخههای خارجی را دارند. بطور مثال در شبکه اجتماعی مانند فیس بوک حداقل ۲۵۰۰ نفر کارمند وجود دارد اما در شبکه اجتماعی ایرانی چه مقدار کارمند مشغول ارتقای آن هستند؟ در هرصورت استفاده مردم از یک شبکه خارجی که تنها ایراد آن اشکال سیاسی است ضرری برای جامعه ندارد مگر اینکه برای جلوگیری از ایجاد اغتشاش و تحریک مردم به خشونت توسط دشمن را تنها دلیل منع استفاده از آنها بدانیم که این روی خوشی برای ایجاد محدودیت نیست. امیدوارم مسئولین بخصوص وزیر محترم و جوان ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران با تغییر رویکرد و اصلاح برخوردها، فکری برای پیشرفت علم و ارتباطات دوستانه و صلحآمیز در فضایی آزاد و همچنین ارتقای فضای سیاسی کشور بکنند نه اینکه روی به ایجاد محدودیت، اصرار، اجبار، انتخاب و اقدامات اشتباهی که دافعه به همراه دارد بیاورند.
شماره 53 دوهفته نامه آیت ماندگار