رویکرد خصمانه رییس جمهوری آمریکا علیه برجام و تلاش او برای برهم زدن این توافق بینالمللی، توجه بسیاری از تحلیلگران رسانههای عربی را به خود جلب کرد و با اشاره به موانع پیشروی دونالد ترامپ پیامدهای این تصمیم را بررسی کردند.
ترامپ از زمان آغاز به کار خود در کاخ سفید از برجام به عنوان توافقی «بد» یاد کرده که باید با اعمال نظر آمریکا اصلاح شود.
او در زمان امضای تعلیق تحریمهای برجامی با گذاشتن شروطی اعلام کرد این آخرین بار است که این سند را امضا میکند و تهدید کرد در صورت تأمین نشدن آن شروط از برجام خارج خواهد شد.
رییس جمهوری آمریکا قرار است تصمیم خود را در باره تمدید تعلیق تحریمها و ادامه اجرای برجام 22 اردیبهشت امسال اعلام کند و این در شرایطی است که دیگر طرفهای توافق به تلاشهای خود برای حفظ برجام ادامه میدهند.
اکنون پس از همه فراز و فرودها توافق هستهای به نقطهای رسیده است که باید پرسید آیا آمریکا از آن خارج خواهد شد و یا در این مسیر با موانعی روبرو خواهد شد؟ در این گزارش نگاهی به مهمترین محورهای تحلیلی رسانههای عربی در مورد رویکرد ترامپ برای برهم زدن برجام و موانع فراروی او در این مسیر خواهیم داشت.
افزایش بیاعتمادی به آمریکا در مذاکرات
تارنمای مرکز پژوهشهای «الاهرام»، روزنامه «المصری الیوم» و تارنمای «البدیل» مصر عقبنشینی آمریکا از توافق هستهای را عامل از بین رفتن اعتبار آمریکا دانستند و این موضوع را یکی از موانعی برشمردند که سبب میشود ترامپ نتواند توافق هستهای را نادیده بگیرد.
تارنمای مرکز پژوهشهای الاهرام در گزارشی به قلم «محمد عباس ناجی» با عنوان «آینده توافق هستهای؛ گزینههای محدود آمریکا» نوشت: گزینههای فراروی دولت آمریکا برای عملیسازی وعدههای انتخاباتی خود درباره عقبنشینی از توافق هستهای محدود است. در صورتی که ترامپ وعدههای خود را عملی سازد این موضوع پیامدهای ناگواری برای آمریکا به دنبال خواهد داشت.
بدون تردید توافق هستهای فقط میان آمریکا و ایران نبوده است، بلکه توافقی بینالمللی میان ایران و گروه 1+5 است. از اینرو، آمریکا به تنهایی نمیتواند این توافق را لغو کند و خواهان مذاکره مجدد درباره موضوع هستهای ایران شود.
«هلگا اشمیت» دبیر کل اداره سیاست خارجی اتحادیه اروپا در هفدهم ژانویه (26 خرداد 96) گفت: تیم سیاست خارجی دولت آمریکا فهم نادرستی از توافق هستهای دارد و نمیداند این توافق دیگر قابل مذاکره نیست. برجام توافقی چندجانبه است و نمیتوان به طور دوجانبه درباره آن مذاکره کرد.
تارنمای مرکز پژوهشهای الاهرام در گزارشی دیگر به قلم «سعید عکاشه» نوشت: برای ترامپ و کنگره سخت است که از توافق هستهای عقبنشینی کنند. اگر این اتفاق رخ دهد نهتنها در شیوه برخورد دائم واشنگتن و تهران تنشهای سختی به وجود خواهد آمد، بلکه آمریکا و همپیمانان او را رو در رو قرار خواهد داد و این موضوع به اعتبار آمریکا و شورای امنیت لطمه وارد خواهد کرد.
به نوشته روزنامه المصری الیوم، مشکل ترامپ در مسیر عقبنشینی از توافق هسته آن است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی ایران را به طرح جامع اقذام مشترک اعلام کرده است. از اینرو، اگر ترامپ تصمیم خود را عملی سازد این موضوع سبب منزوی شدن آمریکا خواهد شد.
تارنمای البدیل با اشاره به تلاشهای آمریکا برای نادیده گرفتن برجام نوشت: این موضوع خطراتی را برای سیاست خارجی آمریکا به دنبال دارد کمترین آن این است که واشنگتن اعتبار و ضمانت سنتی خود را درباره توافقها و معاهدات بینالمللی در برابر جامعه بینالملل و قدرتهای بزرگ همپیمان خود از دست خواهد داد. این اقدام آمریکا سبب میشود به اعتبار آمریکا در عرصه بین المللی لطمه وارد شود و نفوذ آن در منطقه خاورمیانه از بین برد.
آمریکا میتواند دست به هر اقدامی بزند اما عکسالعمل همپیمانان و رقبای واشنگتن درباره این موضوع مشخص نیست و این کشور هم نمیتواند آن را پیش بینی کند.
پایبندی دیگر طرفها به توافق هستهای
روزنامههای «الحیات» چاپ لندن و روزنامه «الشرق الاوسط» عربستان هم پایبندی دیگر کشورهای به توافق هستهای را یکی دیگر از موانع فراروی ترامپ در نادیده گرفتن توافق هستهای معرفی کردند.
به نوشته روزنامه الحیات، با وجود تهدیدهای ترامپ برای عقبنشینی از توافق هستهای اعضای کمیته امور خارجی پارلمان اروپا بر ضرورت پایبندی کشورهای اروپایی به توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 تاکید کردند.
«آرنی لیتز» عضو کمیته امور خارجی پارلمان اروپا گفت: اتحادیه اروپا به اجرای توافق پایبند است؛ زیرا این توافق بینالمللی است که از سوی اعضای شورای امنیت از جمله چین و روسیه مورد تأیید واقع شده است. فدریکا موگرینی نماینده اتحادیه اروپا توافق هستهای را برای امنیت اروپا یک منفعت راهبردی به شمار آورد
یک پژوهشگر مرکز مطالعات کارنگی در دیدار با نمایندگان اتحادیه اروپا توصیه کرد که به طور قاطعانه از توافق هستهای در برابر تلاشهای ترامپ حمایت کنند و به منافع نهادهای اروپایی پایبند باشند.
وی پیشنهاد کرد با وجود تنش در روابط اتحادیه اروپا و روسیه برای تشکیل جبهه گسترده -شامل اتحادیه اروپا، چین و روسیه - تلاش کنند.
او گفت: قدرتهای اقتصادی در آسیا به بازارهای ایران توجه ویژهای دارند و میتوان ژاپن، کره جنوبی و هند را هم به جبهه دفاع از توافق هستهای ملحق کرد.
به نوشته روزنامه الشرق الاوسط، «کیت پاور» کارشناس سابق وزارت خزانه داری آمریکا در ابوظبی گفت: از جنبه نظری بار دیگر میتوان ایران را تحریم کرد اما برای اجرایی شدن آنها نیاز به اقدامات فنی و دیپلماسی، زمان و منابع گستردهای است.
عکسالعمل احتمالی ایران
روزنامههای «القدس العربی»، «العرب» چاپ لندن و صفحه عربی تارنمای «بی بی سی» با اشاره به قدرت ایران، این مؤلفه را یکی دیگر از موانع پیش روی ترامپ در خروج از توافق هستهای معرفی کردند.
به نوشته القدس العربی، «محمد جواد ظریف» نسبت به عواقب عقب نشینی آمریکا از توافق هستهای هشدار داد و گفت: در صورتی که واشنگتن از تعهدات خود شانه خالی کند گزینههای دشواری در برابر این دولت قرار دارد.
او گفت: این توافق بینالمللی در حال اجرایی شدن است و این به مفهوم ضرورت پایبندی همه طرفها به آن نیست. آمریکا در نادیده گرفتن توافق هستهای کارنامه سیاهی دارد و اگر آمریکا بر پایه تمایلات ترامپ عمل کند نشان خواهد داد که شریکی است که نمیتوان در انعقاد قرار دادهای بین المللی به آن تکیه کرد. این اقدام دولت آمریکا پیامی با این محتوا میرساند که تاریخ انقضای هر توافقی با آمریکا در بهترین شرایط به مدت زمان صدارت یک رییس جمهوری است.
ظریف گفت: ایران برگههایی در دست دارد و این موضوع سبب شده است ترامپ نتواند از توافق هستهای عقبنشینی کند.
او میداند که ایران گزینههایی در اختیار دارد از این رو، طی ماههای گذشته از توافق عقب نشینی نکرده است.
به نوشته تارنمای بی بی سی «محمد مرندی» استاد دانشگاه تهران گفت: خروج آمریکا از توافق هستهای به معنای این است ایرانیها میتوانند بار دیگر برنامه هستهای خود را از سرگیرند و آمریکا را مقصر معرفی کنند.
ایران اکنون از گذشته قدرتمندتر شده است و هنگامی اوباما و ترامپ مدعی بودند که همه گزینهها علیه ایران روی میز است قدرت موشکی ایران مانع از این شد که آنها دست به هر اقدامی علیه ایران بزنند. افزون بر این، ائتلاف ایران در منطقه راهبردی و ریشه دار است و این کشور با جریانهای قدرتمند منطقه ارتباط تنگاتنگی دارد.
به نوشته روزنامه العرب، در نتیجه پافشاری دولت آمریکا برای تعدیل و یا عقبنشینی از توافق هستهای، لابی ایران در محافل آکادمیک و سیاسی آمریکا در حال نقش آفرینی است تا مانع از تنش میان آمریکا و ایران شود.
ناظران معتقدند که با وجود تنش میان ایران و آمریکا، منافع واشنگتن در گفت و گو با ایران است؛ زیرا آمریکا در سوریه در مقایسه با ایران جایگاه خوبی ندارد.
آنها میگویند: سیاست عملگرایی دولت روحانی سبب شده است ایران قدرت نفوذ خود را در منطقه حفظ کند و لابی ایران هم از این رویکرد روحانی که قدرت و نفوذ از راه افراطگرایی به دست نخواهد آمد، حمایت میکند.
مخالفت با رویکرد برجامگریزی ترامپ در آمریکا
شبکه خبری «الجزیره» قطر و تارنماهای مرکز پژوهشهای «العربی» و «الاهرام» مصر هم مخالف برخی مقامات و افکار عمومی آمریکا با رویکرد ترامپ درباره برجام را یکی دیگر از موانعی معرفی کردند که سبب میشود رئیس جمهوری آمریکا نتواند برجام را نادیده بگیرد.
به نوشته الجزیره، پرفسور «شبلی تلحمی» استاد دانشگاه مریلند آمریکا گفت: هیچکس نمیداند که ترامپ با توافق هستهای چگونه برخورد خواهد. او در این باره به دنبال رضایت کسانی است که به او رأی دادند و به افکار عمومی که توافق هستهای را تأیید میکند، اهمیتی نمیدهد. ترامپ با مخالفت سختی در این زمینه روبرو است حتی بسیاری از اعضای جمهوریخواه در کنگره هم مخالف عقب نشینی از توافق هستهای هستند. او نمیتواند از توافق هستهای عقب نشینی کند و طبق معمول مسوولیت این تصمیم را به عهده کنگره میگذارد تا کنگره مسوول شکستهای خود معرفی کند.
به نوشته تارنمای مرکز پژوهشهای العربی، برخی مسوولان کنونی و سابق آمریکا با رویکرد ترامپ برای عقبنشینی از توافق هستهای مخالف هستند. «جیمز ماتیس» وزیر دفاع این کشور منافع امنیت ملی آمریکا را در ادامه توافق میداند. «کریس مورفی» سناتور دموکرات عقب نشینی توافق را به سود ایران و زیان آمریکا میداند.
«جوبایدن» معاون رییس جمهوری پیشین آمریکا هم با رویکرد ترامپ مخالف است و عقبنشینی از توافق هستهای را سبب منزوی شدن آمریکا دانست. «جان کری» وزیر امور خارجه سابق آمریکا هم عقب نشینی از این توافق را سبب منزوی شدن آمریکا در جهان دانست.
به نوشته تارنمای مرکز پژوهش الاهرام، عقب نشینی ترامپ از توافق او را با افکار عمومی آمریکا روبرو خواهد ساخت. افکار عمومی این کشور مخالفت ورود آمریکا به ماجراجویی نظامی در خارج است. شاید عقبنشینی احتمالی آمریکا از توافق هستهای جنگی را در منطقه خاورمیانه به دنبال داشته باشد که آمریکا از آسیبهای آن در امان نباشد. از اینرو، افکار عمومی آمریکا مخالف عقبنشینی ترامپ از توافق هستهای است.
آثار احتمالی نادیده گرفتن برجام بر مسئله کره شمالی
تارنمای مرکز پژوهشهای الاهرام مصر و روزنامه الحیات عقب نشینی آمریکا از برجام را موضوعی دانستند که سبب خواهد شد کره شمالی انگیزهای برای مذاکره درباره برنامه هستهای خود نداشته باشد.
به نوشته این گزارش، تنشآفرینی علیه توافق هستهای سبب میشود ژاپن و کره شمالی از آمریکا ناخرسند شود. از اینرو، آمریکا باید نگرانی توکیو و سئول را هم در نظر داشته باشد؛ زیرا در صورت عقبنشینی آمریکا از توافق بینالمللی کره شمالی به این نتیجه خواهد رسید که مذاکره درباره برنامه هستهای و موشکی نتیجهای نخواهد داد؛ زیرا حتی اگر مذاکره به نتیجه هم برسد باز هم آمریکا به تعهدهای خود پایبند نخواهد بود و به تحریمهای کره شمالی ادامه خواهد داد.
همچنین الحیات نوشت: پایبندی به توافق هستهای انگیزه مثبتی را برای مذاکره درباره برنامه هستهای کره شمالی ایجاد میکند.
انتصابات اخیر آمریکا؛ چرخش به نظامیگری
«دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا با هدف پیشبرد امور کشور در سطوح داخلی و بینالمللی دست به تغییر در ترکیب کابینه زده تا عناصر ناهمسو را حذف و همفکران خود را در بخشهای کلیدی بگنجاند؛ تغییراتی که از وزارت امور خارجه تا مشاور امنیت ملی را در بر میگیرد.
از روزهای نخست شکلگیری دولت جدید در ایالات متحده، ترامپ به طور دائم دست به تغییر اعضای کابینه زده تا بلکه به ترکیب ایده آل مورد نظر دست یابد. برخی کارشناسان اما دیدگاه دیگری دارند و معتقدند که کیش شخصیتی وی به این امر دامن می زند ضمن این که ناآگاهی او از امور و اصرار برای به کرسی نشاندن خواستههای خود در این تغییرات بی تأثیر نبوده است.
در روزهای گذشته دو تغییر عمده در کابینه ترامپ در سطح جهانی انعکاس گستردهای یافته است. یکی «مایک پمپئو» که ترامپ وی را برای پست وزارت امور خارجه پیشنهاد داده تا به جای «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه قبلی ایفای نقش کند. تغییر دوم در پست مشاورامنیت ملی رییس جمهوری اتفاق افتاده که «جان بولتون» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل جایگزین «اچ آرمک مستر» مشاورامنیت ملی قبلی شده است.
به باور تحلیلگران این تغییر و تحولات از آنجا صورت گرفته تا سیاستهای کاخ سفید در قبال مسائلی چون روابط با ایران، توافق هستهای، کره شمالی وغیره همسوتر پیش رود. پرسشی که به ذهن میرسد این است که پمپئو و بولتون چه نگرشی نسبت به ایران و توافق هستهای دارند و در دوره تصدی آنان بر سمتهای مذکور، سیاست خارجی ایالات متحده چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت؟
برخلاف تیلرسون که اختلاف نظرهای گوناگون و گاه عمیقی با ترامپ داشت، پمپئو به عنوان رییس سابق سیا دیدگاه نزدیکتری به ترامپ دارد. هر چند وی تاکید میکند که دیدگاههای وی نسبت به سالهای قبل تعدیل شده اما باز هم سیاستهای تندروانه و خصمانه وی برجسته است. بخشهایی از مواضع پمپئو را میتوان در جریان برگزاری جلسه صلاحیت وی در کمیته روابط خارجی سنا که پنجشنبه بیست و سوم فروردین ماه برگزار شد، مشاهده کرد.
او که گزینه پیشنهادی ترامپ برای تصدی هفتادمین پست وزارت امور خارجه آمریکا و دومین وزیر خارجه ترامپ است، در کمیته روابط خارجی سنا در ارتباط با ماندن یا خروج آمریکا از برجام به طور مشخص پاسخی نداد اما از ضرورت اصلاح برجام سخن به میان آورد؛ موضوعی که در ماههای گذشته ایالات متحده همواره بر آن اصرار میورزد اما از نگاه ایران و دیگر اعضای توافق مردود است.
هر چند پمپئو تلاش میکند برای تأیید صلاحیت، خود را تعدیل شده و میانهرو معرفی و سخنان ستیزه جویانه گذشته خود را نقض کند اما فردی که یک عمر نظامی و اطلاعاتی بوده با قرار گرفتن در جایگاه تصمیمگیریهای بزرگ در عرصه سیاست خارجی خود واقعی را به نمایش خواهد کشید. به نظر میرسد با وجود مخالفت دموکراتها در سنا، خروج موفقیتآمیز وی از فیلتر رأی اعتماد به دشواری صورت گیرد.
بولتون به عنوان گزینه جدید برای پست مشاور امنیت ملی ترامپ که چند روزی است به این منصب نائل شده اما رویکردی تهاجمیتر نسبت به پمپئو دارد. به طوری که پیش از حمله موشکی اخیر آمریکا به سوریه، تحلیلگران از نفوذ تاثیرگذاری وی بر ترامپ برای آغاز این تهاجم سخن به میان میآوردند.
او که پیشتر سفیر آمریکا در سازمان ملل و همچنین مشاور امنیت ملی در دولت «جرج بوش» رییس جمهوری اسبق آمریکا بود، گمان میرود فصل تازهای از تنشهای بینالمللی به ویژه در خاورمیانه را کلید بزند.
موضع خصمانه او در قبال جمهوری اسلامی ایران بر کمتر کسی پوشیده است و نوع نگاه وی به تهران را میتوان در کتاب او تحت عنوان «برای عدم دستیابی ایران به بمب، ایران را بمباران کنید»، مشاهده کرد. ضمن این که سیاست تهاجمی و خصمانه بولتون علیه کشوری چون کره شمالی نیز مشهود است که در کتاب او با عنوان «ادله قانونی برای حمله به کره شمالی» به تصویر کشیده شده است. در حالی که به اعتقاد پمپئو نباید آمریکا در صدد تغییر نظام کره شمالی برآید.
به باور ناظران ترامپ با اعمال تغییرات جدید در کابینه خود به دنبال چاره جویی در برابر برجام است؛ توافقی که کمتر از یک ماه آینده بار دیگر باید به امضای رییس جمهوری آمریکا برسد و ترامپ به هر بوتهای دست میاندازد تا از چهارمین تأیید این توافق معتبر بینالمللی سر باز زند که تغییر مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه در این ارتباط صورت گرفته است.
قطار شکستهای کاخ سفید به ایستگاه دمشق رسید
یورش موشکی آمریکا و متحدان آن به سوریه، نقض آشکار قوانین بینالمللی و حریم سرزمینی یک کشور به شمار رود؛ تهاجمی که پیش از این به بهانه مبارزه با تروریسم و دیکتاتوری در عراق و افغانستان اتفاق افتاده و تنها ارمغان آن برای مردمان این سرزمینها جنگ، مرگ و آوارگی بوده است.
جنایات جنگ دوم جهانی و ظهور منجیوار آمریکا برای نجات جهان از منجلاب هیتلر نقطه عطفی در رسالتسازی کاخ سفید برای نجات جهان بود. با شکلگیری سازمانهای بینالمللی، آمریکا نقش پدرخوانده این سازمان و شوراها را برعهده گرفت و با تکیه بر رشد اقتصادی که دوری از نزاع جهانی برایش به ارمغان آورده بود، به قدرتی بدل شد که درصدد قیمومیت و سلطه بر جهان برآمد.
در این میان مبارزه با جنگافروزی اصلیترین این رسالتها بود که سران ایالات متحده آمریکا دست کم در یک قرن گذشته، با تکیه بر آن جنگهای خونین بسیاری را برافروختند، به بهانه مبارزه با استبداد و تروریسم سرزمینهای بسیاری را به خاک و خون کشیدند و مردمان بی شماری را از موطن خود آواره کردند. بهانهای که یک روز در قامت مقابله با گسترش کمونیسم در ویتنام و وقتی دیگر به شکل مبارزه با سلاح شیمیایی در عراق رخ نمود و فجایع بی شماری را رقم میزد.
افغانستان نخستین عرصه آزمایش پدرخواندگی
سحرگاه 11 سپتامبر 2001 جهان یکی از عجیبترین حملههای تروریستی را شاهد بود. نوزده تن افراد منتسب به گروه تروریستی القاعده، چهارهواپیمای مسافربری و تجاری را ربودند، دو فروند از آنها را به برجهای دوقلوی جهانی در نیویورک آمریکا کوبیدند، هواپیمای سوم مقر پنتاگون در ویرجینا را هدف گرفت و چهارمین هواپیما که در مسیر واشنگتن بود، سرنگون شد.
در این عملیات نزدیک به سه هزار نفر کشته شدند، اما چگونگی و چرایی انجام چنین عملیاتی، بسترسازی، اهداف پیدا و پنهان و مقدمه چینی برای انجام آن پس از گذشت 17 سال، همچنان در زمره معماهای کاخ سفید و متحدان آن باقی مانده است. با وجود این «جرج دبیلو بوش» رییس جمهوری وقت آمریکا برای جنگافروزی در منطقه نیازمند و منتظرچنین فاجعهای بود تا با بهره جویی از آن، لشگرکشی تازهای را به خاورمیانه آغاز کند.
هفتم اکتبر 2001 نیروهای نظامی آمریکا به بهانه آزادی افغانستان از القاعده و با عملیات موسوم به «عملیات بلندمدت آزادی» از مرزهای زمینی و هوایی به افغانستان حمله کردند و به این ترتیب یکی از جنگهای ویرانگر در غرب آسیا آغاز شد. جنگی که واشنگتن و لندن و ناتو به بهانه مقابله با القاعده آغاز کردند چند ماه بعد و با سقوط گروه القاعده باید پایان میپذیرفت، اما طمع کاخ سفید برای حضور در خاک افغانستان پرونده این جنگ را که میلیونها آواره و هزاران کشته به دنبال داشت، همچنان مفتوح نگه داشته است.
یورش نظامی به افغانستان با با قانون اساسی ایالات متحده و هیچ کدام از منشورهای حقوقی سازمان ملل منطبق نبود. به اذعان دستگاههای اطلاعاتی، این جنگ که از آن به عنوان طولانیترین حضور نظامی آمریکا در خارج از مرزها نام میبرند، سالانه 45 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان هزینه دارد.
گزارشهای بینالمللی کشته شدن بیش از چهارهزار تن از نیروهای خارجی در افغانستان را تأیید کردهاند، آماری که با قدرتیابی مجدد القاعده و ظهور داعش، تاکنون افزایش قابل توجهی نیز داشته است.
در آن سوی این سناریو، افغانستان گرچه تا پیش از حمله آمریکا روزگار خوشی نداشت، اما با یورش نظامی آمریکا و متحدانش از چاله القاعده بیرون آمد و در چاه زیادهخواهی های غرب گرفتار شد. آمارهای تجارت مواد مخدر، بیخانمانی و پناهندگی مردمان افغان به کشورهای نزدیک و دور به دلیل نبود امنیت، اشتغال و رفاه نسبی تکان دهنده است.
گزارشهای داخلی و بینالمللی از شدت و گستره آسیبها به واسطه حضور آمریکا نشان میدهد که عملیات آزادی جز نابودی زیرساختها و کند شدن اقتصاد راکد این سرزمین عایدی دیگری برای افغانها نداشته است.
حمله به عراق، این بار به بهانه دیکتاتوری
ماشین جنگ افروزیهای بوش پسر همچنان روشن بود و این بار بهانه سلاح شیمایی دیکتاتور عراق قرار گرفت. 29 اسفند 1381 برابر با 20 مارس 2003 خبرگزاریها از آغاز تهاجم جدید ائتلاف آزاد سازی عراق به رهبری آمریکا گزارشهایی را مخابره کردند. گرچه بهانه این حمله را «صدام حسین» شریک پیشین و دشمن جدید آمریکا و غرب در حمله کویت به دست آنها داده بود، اما نابودی سلاحهای شیمیایی رژیم بعث بهانه آغاز این جنگ بود.
جنگ آمریکا و متحدانش در سال 2009 پایان یافت، اما سرزمین عراق همچنان در اشغال قدرتهای غربی مانده است. سالها بعد از این جنگافروزیها، بسیاری از مقامات آمریکایی اذعان کردند که هیچگونه سلاح شیمیایی در عراق نیافتهاند. «دونالد ترامپ» رییس جمهور تندرو آمریکا هم حتی چنین حملهای را «نابخردانه و چوب در لانه زنبور» توصیف کرد. اعتراف دیرهنگام آمریکا به افسانهپردازی درباره سلاح شیمایی عراق، باور بخشی از مردم جهان را که آمریکا را همچنان قدرت ناجی میدانستند خدشهدار کرد.
شورشهای گسترده گروهها و طیفهای مختلف در عراق علیه نیروهای آمریکایی از سوی حامیان جنگ نادیده گرفته شد، اما این موضوع پنهان کننده سربازانی نبود که هزاران کیلومتر دورتر از کشور و مرزهای خود در عراق کشته میشدند و تنها مراسم یادبودی برای آنها برگزار میکردند. تجهیز نیروهای نظامی عراق؛ برگزاری انتخابات دموکراتیک، دستگیری و اعدام صدام حسین دیکتاتور بغداد، وعدههایی بود که گرچه تا حدی هم به مرحله عمل نزدیک شد اما امنیت و ثبات را برای عراق به همراه نداشت.
تحلیلگران بینالملل با کاهش تنازع در میدان جنگ، سیاست اختلافافکنی فرقهای و مذهبی در عراق را که بازیگران منطقهای و فرامنطقه ای طراح آن بودند، خطرآفرین تفسیر کردند. ناظران با توجه به تنوع قومی و مذهبی درباره، سیاستهای تنشزای قومی و مذهبی هشدار دادند. هشدارهایی که چندان جدی گرفته نشد و بسترساز ظهور و قدرتیابی گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه شد.
گرچه جنایات داعش بهانهای برای تداوم حضور نظامی آمریکا در عراق بود اما مبارزان اصلی و واقعی با داعش ائتلافی از نیروهای عراقی و ایرانی بودند. سرانجام وزارت دفاع آمریکا در 15 دسامبر 2011 با برگزاری مراسمی در فرودگاه بغداد به صورت رسمی(و شاید ظاهری) نیروهای خود را از عراق خارج کرد. 16 سال از سرنگونی مجسمه دیکتاتور عراق در آوریل 2003 گذشته است، اما گزارشهای بینالمللی ارمغان ورود و خروج آمریکا به عراق را 150 هزار تا نیم میلیون تن کشته و نزدیک به سه میلیون آواره تخمین میزنند؛ ارقامی که سازمانهای جهانی آن را بالاتر از این میزان میدانند.
شماره 54 دوهفته نامه آیت ماندگار