از آنجایی که یکی از آفتهای فهم تحولات نظام بین الملل تمایل ذهن به ساده سازی اتفاقات از طریق مقایسه آنها با وقایع مشابه تاریخی است، امروزه رسانههای جهانی و به تبع آن این دسته از تحلیل گران، متأثر از همین ساده سازی و کلیشه سازی گمان میکنند که دولت فعلی آمریکا همچون اسلاف خود به ویژه جمهوریخواهان این بار نیز بخواهد با رویکردی جنگ طلبانه تر با ایران برخورد قهرآمیز کرده و یا حتی روند را به سمت شکل گیری جنگ جهانی سوم پیش ببرد.
گروهی دیگر متفاوت و اما خوشبینانه تر سعی دارند تحت همین القائات، مدل اخیر کره شمالی برای حرکت به سمت خلع سلاح هستهای آن کشور را برای پرونده هستهای ایران و برجام شبیه سازی کنند، درحالی که به سبب همین آشفتگی در فضای رسانهای جهان شاید هنوز به راحتی نتوان در باره آینده برخی از این حوادث پیش بینی دقیقی انجام داد.
آنها بر این باورند که راه حل پیش رو برای پرونده هستهای و موشکی کره شمالی میتواند برای آینده برجام نیز مناسب باشد، یعنی اینکه واشنگتن بخواهد با خروج قطعی از برجام، روند تحولات خاورمیانه را به سمت خلع سلاح کامل موشکی و هستهای ایران پیش ببرد، بدون اینکه خواسته باشد جنگی در منطقه راه بیاندازد.
اما برخی دیگر از تحلیلگران با باز هم متفاوت و البته همچنان خوشبینانه معتقدند که رئیس جمهوری آمریکا حتماً این بار نیز برجام را تأیید خواهد کرد و بدون هیچ تنشی همچون پروژه کره شمالی معامله جدیدی را با ایران آغاز خواهد کرد تا اختلافات تاریخی با تهران را به حداقل برساند و از منافع بلندمدت اقتصادی دوستی با ایران سود ببرد.
رویکرد چین و روسیه به مسئله شبه جزیره کره و ایرانصرف نظر و قبل از اینکه به آینده برجام نظر بیافکنیم، با توجه به نظر آنهایی که میکوشند پرونده هستهای ایران و کره شمالی را شبیه سازی کنند، بد نیست به رویکرد امروز چین و روسیه به صلح شبه جزیره کره و نگاه همیشگی و موضع گیری احتمالی امروزشان به برجام نظری بیافکنیم.
شواهد حاکی است که چین به رغم مخالفت همیشگی با موضوع شبه جزیره کره، این بار با درنظر گرفتن روحیه کاسبکارانه ترامپ، این مذاکرات را وجه مصالحه رفع اختلافات تجاری (گمرکی) و اقتصادی خود با آمریکا قرار داده تا هم از خطر بزرگتر سیاسی و اقتصادی جنگ احتمالی در منطقه گریخته باشد و هم از مواهب اقتصادی این دیدارها بهره مند شود.
زیرا رهبران چین به خوبی میدانند که با نزدیک شدن به زمان خوشه چینی از برداشت سالها رقابت سیاسی و به ویژه اقتصادی با بلوک غرب، بسیار نابحرادانه خواهد بود که نابه هنگام و ناخواسته شاهد جنگی در همسایگی خود باشند که براحتی میتواند همه دستاورهای عظیم دوره جنگ سرد برای چین و در واقع رهبری بلوک شرق را به همراه دودمان خودشان (رهبران پکن) بر باد دهد.
یعنی، پکن با توجه به همه جوانب موضوع و شاید موضوع برجام که همواره سعی کرد از آن حمایت و قطعنامههای سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران را بارها وتو کند، از یک طرف خود را مکلف میداند تا با تشویق پیونگ یانگ به انجام این معامله با واشنگتن و دادن برخی ضمانتهای امنیتی به دو طرف (واشنگتن و پیونگ یانگ)، هم از یک جنگ ویرانگر احتمالی جلوگیری کند و هم از منافع سرمایه گذاری در زیرساختهای توسعهای کره شمالیِ بعد از بحران سود ببرد و در عین حال امتیازاتی را هم از طرف آمریکایی طلب کند.
بعید نیست نتوان تکرار سناریویی مشابه این معامله چند وجهی را برای روسیه نیز صادق دانست، چون روسیه نیز به سبب بحرانهای مالی داخلی و نیز بحران سیاسی با غرب در چند جبهه از جمله در اوکراین، سوریه و حتی پرونده هستهای ایران بطور خاص با آمریکا در کلیت آن با غرب اختلاف اساسی دارد و بارها همچون چین سعی کرده است قطعنامهها علیه این کشورها را در سازمان ملل وتو کند.
اما از اینکه چین و روسیه واقعاً نسبت به آینده برجام چه رویکردی دارند و آیا اقدامی برای تصمیم نابخردانه احتمالی ترامپ برای برهم زدن برجام و یا هدایت منطقه خاورمیانه به میدان جنگی دیگر (همچون جنگ آمریکا با افغانستان و عراق) انجام خواهند داد یا خیر، باید گفت که این دو کشور به سبب مشکلات اقتصادی هرگز به فکر جنگ افروزی علیه منافع آمریکا نبوده و به هیچ وجه حاضر به قبول یک خطر عمده رویارویی با آمریکا با ایران و یا شکل گیری یک جنگ جهانی نیستند.
شی جی پینگ و ولادمیر پوتین همتایان چینی و روسی ترامپ بیش از آنکه به دنبال یک پیروزی نظامی شرق آسیا و یا خاورمیانه باشند، بیشتر درصدد کسب منافع حداکثری مادی از بحرانهای موجود در جهان هستند.
همانگونه که چین به دلایل اقتصادی در مقابل تهدید جنگ احتمالی در شبه جزیره کره عقب نشینی کرد، دیدیم که روسیه نیز به همین دلیل اقتصادی و نیز چالشهای سیاسی داخلی به رغم رجز خوانی علیه غرب و اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نتوانست حتی در برابر سرنگونی جنگنده خود در سوریه توسط ترکیه و حتی ترور دیپلمات ارشدش در آنکارا یک واکنش درخور نشان دهد.
رویکرد امروز دولت آمریکا به برجاماگرچه دشمنی تاریخی دولتهای آمریکا در دوره نهضت ملی نفت به رهبری دکتر محمد مصدق و انقلاب اسلامی ایران برکسی پوشیده نیست و جهان میداند که آنها در عصر جدید هم بارها سعی کردند با کمک همپیمانان خود به هرنحو ممکن مانع از گسترش توان دفاعی ایران شوند، چون همین روند کارشکنیها در توسعه ایران و رجزخوانیهای سیاسی و جنگ اقتصادی علیه تهران بود که سرانجام به امضای برجام در سال 1394 ختم شد.
به رغم این همه صف آراییهای همیشگی آمریکا علیه ایران، دونالد ترامپ که او نیز در سال 2016 با کمک لابی صهیونیستها (آیپک) بر کاخ سفید تکیه زد، از همان ابتدا سعی کرد تحت تأثیر القائات همان صهیونیستها و با زیرپا گذاشتن تعهدات دولت قبلی کشورش، چنین وانمود کند که برجام به ضرر آمریکا و امنیت خاورمیانه است.
به همین بهانه او تا 12 مه (22 اردیبهشت) به کنگره کشورش و متحدان اروپایی خود فرصت داد برای برطرف کردن آنچه که وی "نقصهای برجام' میخواند اقدام کنند.
البته او و اسلافش پیشتر نیز ادعاهای مشابهی علیه کره شمالی هستهای کرده و حتی ایران، سوریه، عراق و لیبی را در کنار کره شمالی جزو کشورهای محور شرارت معرفی کرده بودند، اما او امروزه میرود تا با یک چرخش 180 درجه رهبر کره شمالی را با آغوش باز پذیرا باشد و مشکلاتی که ادعا میکرد با کرهایها داشت را منتفی اعلام کند.
صرف نظر از تحولات در شبه جزیره کره و احتمالات در باره برجام، موضع آمریکاییها در قبال برجام برخلاف موضوع کره شمالی، هنوز مشخص نیست، زیرا جیمز متیس، وزیر دفاع جدید آمریکا که پیشتر در کنگره گفته بود از ادامه حضور آمریکا در برجام حمایت میکند، پنجشنبه گذشته در سخنانی در کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا گفت: "به شما اطمینان میدهم که هنوز تصمیمی درباره خروج از برجام اتخاذ نشده است.”
به گفته آقای متیس، 'برجام توافقنامهای قوی در جهت ابراز اطمینان از ماهیت فعالیتهای هستهای ایران است، چرا که او سه بار متن آن را خوانده و از شدت تمهیدات در نظر گرفته شده برای اطمینان از پایبندی ایران به این توافقنامه شگفت زده شده است'.
البته موضع گیریهای دیگری نیز از طیف دمکراتها و حتی جمهوریخواهان آمریکا به نفع برجام وجود دارد که شاید بهتر باشد برای جلوگیری از اطاله کلام از تکرار آنها پرهیز کرده و صرفاً به موضع گیریهای آن بخش از سیاستمداران قدرتمند آمریکا که متأثر از لابی صهیونیستها (آیپک) هستند و در روی کار آمدن ترامپ نقش داشتند بپردازیم.
موضع رژیم صهیونیستی و لابی آنها در آمریکا در قبال برجامرژیم صهیونیستی سالها است به ویژه بعد از روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو در تل آویو سعی دارد برای جلب توجه واشنگتن همچنان بر طبل مخالفتها با سیاستهای داخلی و به ویژه خارجی تهران بکوبد و امروزه نخست وزیر آن برای سرپوش گذاشتن بر خطاهای سیاسی و اجتماعی خود هم در منطقه و هم در سرزمین ای اشغالی، با ایجاد ایران هراسی از زیر بار مسئولیتهای داخلی و بین المللی شانه خالی میکند.
در هر حال کینه همیشگی او و آیپک در آمریکا نسبت به ایران و مسلمانان واقعی بر هیچ کش پوشیده نیست، اما امروزه بخوبی شاهدیم که روند تحولات بین المللی به سمتی میرود که حتی یهودیان عاقل و حتی بخشی از صهیونیستهای مقیم آمریکا و حتی در سرزمینهای اشغالی نیز به خود آمده و از بروز فاجعه بزرگتر ناشی از خروج آمریکا از برجام شدیداً احساس خطر کرده و هشدار میدهند. تا جایی که یک گروه قابل توجه از لابی صهیونیستیها در آمریکا با درنظر گرفتن جمیع جوانب مربوط به تصمیم احتمالی ترامپ برای خروج از برجام، شنبه گذشته از او خواستند با توجه به نامه مقامهای پیشین امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی، همچنان در برجام مانده تا از بروز فاجعه بزرگ جلوگیری کند.
در مطلبی که به تازگی در تارنمای 'جی استریت' به عنوان لابی صهیونیستی نزدیک به دمکراتهای آمریکا منتشر شد، از نامه 26 مقام ارشد پیشین ارتش و نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی به ترامپ استقبال شد؛ نامه چند امضایی و مقالهای که ضمن تاکید بر کارآمدی برجام و تأثیر منفی خروج آمریکا از آن، دولت آمریکا را همچنان به ماندن در آن ترغیب میکند.
در بخشی از نامه مقامهای امنیتی و نظامی پیشین رژیم صهیونیستی آمده بود: 'سازمانهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل و دیگر کشورهای جهان به این اجماع رسیدهاند که این پیمان (برجام) کارآمد است؛ پس درصورتی که آمریکا بخواهد در آن باقی مانده و با متحدان و دیگر کشورهای امضاء کننده برای اقدامهای دیپلماتیک بیشتر به منظور رسیدگی به دیگر وجوه سیاستهای ایران در خاورمیانه همکاری نماید، منافع امنیتی اسرائیل هم به بهترین شکل تأمین خواهد شد'.
جی استریت نوشت: 'دولت (آمریکا) و رئیس جمهوری که مدعیاند متحد سرسخت اسرائیل هستند، باید این نامه را بی نهایت جدی تلقی کنند. ما از اعضای کنگره آمریکا و دیگر افراد ذی نفوذ میخواهیم تا با جدی گرفتن این نامه و پیش از آنکه تصمیمی نابجا که میتواند نتایج وخیمی برای کشور ما، خاورمیانه و اسرائیل به بار آورد، تمام توان خود را صرف قانع کردن رئیس جمهور دونالد ترامپ کنند'.
ناگفته نماند که 'آمی آیالون' رئیس پیشین شین بت و 'یوزی ایلام' رئیس پیشین کمیسیون انرژی اتمی رژیم صهیونیستی نیز از جمله مقامهای بلندپایهای هستند که نامشان ذیل نامه مذکور دیده میشود.
به گزارش ایرنا، سوزان رایس مشاور امنیت ملی باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین آمریکا نیز به تازگی در جریان کنفرانس سالانه گروه جی استریت با دفاع از برجام گفت این توافق کار آمد بوده و خروج آمریکا موجب انزوایش در جهان خواهد شد.
یادآوری میشود که گروه (جی استریت) که در سال 2008 (1387) تأسیس شد، تمایلات چپ گرایانه دارد و به دنبال ایجاد 'صلح' در خاورمیانه است. گروه مزبور که مخالف سرسخت سیاستهای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی است، متشکل از یهودیان میانه رو است که یکی از خواستههایشان حل بحران فلسطین با تشکیل دولت فلسطینی در کنار رژیم صهیونیستی است.
رویکرد دول اروپایی به برجامفراموش نکنیم که دولتهای آمریکا و به ویژه ترامپ برای اتخاذ تصمیمات بین المللی از جمله خروج نافرجام از برجام، نمیتواند ملاحظات همپیمانان خود و بطور خاص رهبران اروپایی (نه دول عربی منطقه) را نادیده بگیرد.
چون این رهبران از یک سو میدانند که ایرادات ترامپ کاسبکار از برجام "بهانهگیری سیاسی” بیش نیست تا بتواند بر این پرسش اساسی که آمریکا چگونه میتواند با بازیهای مختلف حداکثر نفع اقتصادی را از این توافق ببرد، سرپوش بگذارد.
آنها همچنین میدانند، اگر نگرانی سیاسی هم وجود داشته باشد، دغدغه سیاسی ملی آمریکاییها نیست، بلکه شعارهایی است که بر اثر القائات بخشی از لابی صهیونیستها و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر جنگ طلب و کوته نظر رژیم صهیونیستی شکل گرفته است.
در اینجا بحث از دسترسی به بازار ایران و منابع این کشور با پارامترهایی مطرح است که آمریکا میخواهد آنها را تعیین کند و اروپا هم این موضوع را درک کرده که برجام هنوز از بعد نظامی و امنیتی اهمیتی ندارد، چون این توافق بین المللی بارها زیر ذرهبین آژانس بینالمللی انرژی اتمی (آی ای ایی ای) قرار گرفته و آژانس نیز هربار بر وفاداری ایران به تعهداتش صحه گذاشته است.
پس بعید است اروپاییها بخواهند زیر بار تحریمهای احتمالی آمریکا علیه ایران بروند و همچنان تلاش میکنند تا ترامپ را از خروج از برجام باز دارند، بنابراین همچنان تلاش میکنند تا به طرف مقابل (آمریکاییها) اینگونه القا کنند که خروج آنها از برجام و اعمال تحریمهای جدید علیه تهران نه به نفع آمریکا و اروپا، بلکه بیشتر به نفع روسیه و چین است.
چون دولت آمریکا نیز به خوبی میداند که ایران در دوره تحریمهای اقتصادی چگونه نیاز به محصولات وارداتی از آمریکا را از طریق دلالان و رقبای اقتصادی واشنگتن به ویژه اروپاییها، چین و روسیه تأمین میکرده است.
از طرف دیگر اروپاییها بخوبی میدانند چنانچه به خواست آمریکا درباره ایران تن دهند، بعداً باید به خواستهای بعدی آنها درباره چین و یا روسیه نیز تن دهند و این آغاز راهی میشود که همه باید دنبالهرو آمریکا باشند و به همین دلیل اروپا این راه را شروع نخواهد کرد و حتی با رایزنیهای مختلف سعی دارند ترامپ را از این اقدام و مواجه شدن با عوارض ناگوار آن منصرف کنند.
به همین دلیل، خانم فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با قاطعیت گفت که اروپا به توافق هستهای پایبند است، رهبران اروپایی جداگانه به واشنگتن رفتند و حتی امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه یک طرح جدیدی را نیز برای برنامههای موشکی ایران داده است که به گفته جان بولتن، مشاور ارشد ترامپ، مورد توجه رئیس جمهوری آمریکا قرار گرفته است.
البته همین رهبران اروپائی که تاکنون سعی نکردند در تصمیم گیری دولت ترامپ در حل مسئله شرق آسیا و کره شمالی مؤثر باشند، این بار با علم به عواقب خطرناک خروج آمریکا از برجام بیشتر میکوشند با نزدیک شدن به ترامپ هم او را از این تصمصم احتمالی بازدارند و هم با ایران همکاری میکنند تا در نتیجه بتوانند ایران را در کنار خودشان داشته باشند.
شماره 55 دوهفته نامه آیت ماندگار