مشکلات اقتصادی، کمبود فضا، نبود نیروی انسانی و حتی توجیهات غلط مثل اینکه چراغی که به خانه رواست. دست به دست هم داده بود تا اتباع بیگانه ساکن کشور اگر برای ثبت نام فرزندانشان به مدارس کشور مراجعه میکردند، جواب سربالا بشنوند.
مدارس کمی بودند که حاضر به ثبتنام دانشآموزان اتباع بیگانه میشدند و جاماندگان یا برمیگشتند به خانههایشان و یا وارد مدارسی می شدند که به شکل غیررسمی (مدارس خودگردان اتباع خارجی) از سوی خیران و نهادهای غیردولتی وظیفه تدریس و تعلیم این کودکان را برعهده گرفته بودند.
اعتراضها درباره حق تحصیل این دانشآموزان نیز معمولا به بحث منابع و کمبود بودجه می رسید که به هر حال هر زبان معترضی را کوتاه میکرد. اما اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ ورق برگشت، رسانهای شدن سخنان رهبری درباره نحوه تحصیل دانشآموزان اتباع بیگانه فصلالخطابی شد برای این موضوع؛ «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند.» این البته برای همه کسانی که روش و منش رهبر انقلاب را در موضوع «مهاجرین افغانستانی» دنبال میکنند، مسئله عجیبی نیست.
مرور فقط همین ۲ سال اخیر نشان میدهد که رهبر انقلاب با دستور به «تکریم همه مهاجرین افغانستانی» و بیان جمله «تهران؛ خانه افغانستانیهاست»، مشخص کرده بودند که سیاست عالی نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با مهاجرین افغانستانی، همچنان طبق آرمانهای اولیه انقلاب تدوین میشود و کمکاریها و بدکاریهای مدیریت بیآرمان و بوروکراتیکی که مهاجرین را بهچشم «بیگانگان» نگاه میکند، انحراف از آرمانهای انقلاب است و شخص رهبری جلوی این انحراف ایستاده است؛ و حالا این دستور، سند تضمینشده دیگری بر اولویت نگاه انسانی و اسلامی، در تصمیمگیران اصلی نظام جمهوری اسلامی است.
همین دستور کافی بود تا ممنوعیت موجود برای ثبتنام این دانشآموزان خصوصا مهاجران بیمدرک رفع شود. البته هرچند که اشتیاق و استقبال برای این امر رنگ و بوی دیگری گرفت اما به قول لسانالغیب: «ولی افتاد مشکلها.»
شماره 60 دوهفته نامه آیت ماندگار