مشکل دولت این است که با مردم ارتباط ندارد و شاید هم اعتقادی به این مسئله نداشته باشد که بخواهد با مردم رودررو شود و اعتراضات آنها را بشنود و حرفها و درد و دلهای آنها را گوش دهد و با مشکلاتشان آشنا شود و سعی کند در جهت جلب اعتماد و جلب حمایت آنها بربیاید.
متاسفانه آقای روحانی بعد از انتخابات ابتدا خوب ولی بعداً یک باره اصلا رویکردش تغییر کرد و به مردم بیاعتنا شد، به اعتراضات و انتقادات بیتوجهی کرد و هر کاری را که دلش میخواهد انجام میدهد و بعد پشیمان میشود. مثلاً کابینه تشکیل میدهد و چند ماه بعد میگوید این کابینه الان اینجوری است و عدهای از وزرا کار نمیکنند، تیم اقتصادی من اینجور است و باید تغییر در آن ایجاد شود. همین باعث شده که آقای روحانی در دامهایی بیافتد که دولت ایشان را کاملاً زیر سؤال برده و صدای اعتراض مردم را بلندتر و اوضاع را خرابتر کرده.
اساساً خود آقای روحانی و دولت وی از مدار عقلانیت هم خارج شده و ایشان در یک مسیری قرار گرفته که همیشه حق را به جانب خودش میداند و متعرض مردم است. همین پاسخهایی هم که ایشان به مجلس داده معلوم است که در ذهنیتهای خودش گیر کرده و مشکلاتی که اکنون به وجود آمده عاملش خود دولت است. آقای روحانی این اشکال را از دی ماه سال قبل عنوان میکند و میگوید مردم یک دفعه نگران شدند و نگرانیشان بی مورد بوده و بعد هم به خرید ارز و سکه روی آوردند. اساساً هیچ نقشی برای خود در این نگرانی قائل نیست.
به فرض اصلاً مردم نگران شدند، نگرانی را چه کسی به وجود آورد؟ ایشان وقتی به دی ماه اشاره میکند؛ یعنی آغاز آن اعتراضات، لابد میخواهد یک طرف قضیه را مرتبط کند با عاملان به وجود آورنده این اعتراضات که در واقع رقیب ایشان بوده و در مشهد حضور دارد. یک طرف دیگر هم این است که مردم این اعتراض را اجام دادند و اوضاع را خراب کردند، در حالی که هر دوی اینها اساساً غلط است؛ یعنی اینگونه تجزیه و تحلیل کردن اوضاع بدون اینکه هیچ عیب و ایراد و اشکالی را متوجه خود کند، غلط است.
آقای روحانی اول باید برگردد، یعنی واقعاً ایشان احتیاج دارد به اینکه مشاوران دلسوز مردمی در کنار ایشان قرار بگیرند و از دام این مشاورینی که الان در دامشان افتاده خلاص شود. چون آقای روحانی مشاورینی دارد که به شدت مخالف عقبه رأی آقای روحانی هستند دارند و آقای روحانی را امیدوار میکنند به اینکه مصلحتاش در این است که به مردم پشت کند. آنان اصلاح طلبان را که بیشترین رأی را برای روحانی مهیا کردند، خطرناک میدانند و به وی القا میکنند که بهتر است روحانی به فکر آینده خود باشد و همین پاشنه آشیل آقای روحانی است. تا رویکرد روحانی مردمی نباشد نمیتواند از این تناقض گویی ها یی که در پاسخ به سؤالات داشته خلاص شود. ایشان در مجلس میفرماید که اساساً وضعیت کشور بحرانی نیست و ما هنوز به مرحله تهدید هم نرسیدهایم و در مرحله آسیب هستیم. آقا روحانی چرا شما در ابتدای صحبتتان پای آمریکا را وسط میکشید؟ چرا میخواهید سؤال کنندگان را از خطر آمریکا بترسانید و بگویید بیاییم با هم وحدت کنیم و مخالف نباشیم. اگر تهدید وجود ندارد شما چرا اینها را عنوان میکنید و بعداً می گویید تهدیدی وجود ندارد. خوب اینها تناقض است.
شماره 63 دوهفته نامه آیت ماندگار