آیت ماندگار- روز سهشنبه ۷ خردادماه در منطقه سعادت آباد تهران، «میترا استاد» همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران در منزل مسکونیاش به قتل رسید که پس از چند ساعت، نجفی با حضور در دادسرا اعتراف به قتل «استاد» کرد و دستگیر شد.
عملکرد صداوسیما در پوشش خبری این پرونده نیز مورد توجه رسانههای داخلی قرارگرفته است به طوری که رسانههای نزدیک به جریان اصلاحطلب معتقدند: صداوسیما حق پخش تصویری یک متهم را قبل از اثبات جرم نداشت، بنابراین به دنبال تخریب اصلاحات بود.
رسانههای اصلاحطلب
رسانههای اصلاحطلب معتقدند: اغلب تیترهایی که از سوی جریان رقیب برای ماجرای آقای نجفی انتخاب شد، سیاسی بود. نهتنها رسانههای رقیب [اصولگرا] بلکه صداوسیما هم از هر فرصتی استفاده میکند تا اصلاحات را تخریب و به آن شلیک کند. متاسفانه در برخی مواقع، کار صداوسیما اساساً تبدیل یک شرایط نامساعد به اوضاع بحرانی است. از طرفی، اصلاحطلبان که عمدتاً به همان حزب کارگزاران نیز نزدیک هستند سعی کردند نجفی را غیرخودی یا به بیان دقیقتر اصلاحطلبی که دیگر ارتباطی به حزب کارگزاران ندارد معرفی کنند و از او فاصله بگیرند. عملکرد شتابزده و ظاهراً از سر ذوق صداوسیما و رسانههای مخالف اصلاحات، روزنامه حزب کارگزاران سازندگی و دبیرکل آن به دلیل عصبانیت یا هر دلیل دیگری از روی شتابزدگی بود و واکنش کارگزارانیها را باید مصداق گل به خود دانست.
نقد عملکرد صداوسیما و حزب کارگزاران در پرونده نجفی
روزنامه اعتماد در بخشی از گزارش منتشر شده خود آورده است: انتشار تصاویر این ماجرا از طریق یک شبکه تلویزیونی و متعاقباً بازنشر آن در فضای مجازی، چنان که انتظار میرفت بار دیگر صداوسیما را هدف انتقادها قرار داد اما واقع امر به نظر از اوضاعی وخیمتر از آن انتقادهای همیشگی حکایت داشت. اینکه انگار کار صداوسیما اساساً تبدیل یک شرایط نامساعد به اوضاع بحرانی است... اوضاعی چنان وخیم که بار دیگر ناظران را به این باور نزدیک کرد که شاید اثرات و عواقب غیابِ چنین رسانهای، بهمراتب بیش از حضورش راهگشا باشد و بعضی هم گفتند که نقش صداوسیما، کارکرد کاتالیزوری است که میتواند سرعت ویرانیها و اثرات منفی ناشی از هر اتفاق و رویدادی را دوچندان ساخته و متعاقباً بر شدت اثرات این خرابیها نیز بیفزاید. … وقتی یک چهره سرشناس سیاسی مرتکب اقدامی نامتعارف همچون آنچه از نجفی سر زد، میشود، صداوسیما نیز با پوشش رسانهای نامتعارف از آن اقدام نامتعارف، دست بکار خلق بحرانی مضاعف میشود. هرچند بخش قابل توجهی از انتقادهایی که لااقل در این فقره پرونده قتل استاد به صداوسیما وارد شد، به دیگر رسانهها و البته فضای رسانهای مجازی و برخط نیز وارد بود.
برخی ناظران نوشته و گفتند اکنون که موضوع و اتفاقی که نجفی را درگیر خود ساخته، نه لزوماً بحثی سیاسی و تشکیلاتی، بلکه مسالهای شخصی بوده و او را اینچنین در مهلکه سختیها درانداخته، وقت آن است که «دوستان قدیمی» پای کار بیایند و نگذارند بین انبوه خبرنگاران تلویزیونی و غیرتلویزیونی تنها بماند. این در حالی بود که به باور برخی دیگر از همین ناقدان، این دوستان قدیمی نهتنها وظیفه داشتند که نگذارند نجفی تنها بماند، باید به خانواده میترا استاد -زن جوانی که قربانی این حادثه تلخ شد- نیز سرکشی کنند و بهویژه مانع از آن شوند که آینده فرزند ۱۳ سالهاش نیز نابود شود؛ اما نهتنها چنین نشد بلکه از قضا اقدام عجیب دیگری از سوی رسانهها، بهویژه یک مطبوعه نزدیک به اصلاحطلبان شهرداری نیز سر زد و این نشریه همراه و همگام با برخی حسابهای توییتری و اینستاگرامی، اقدام به انتشار تصاویر پسر ۱۳ ساله میترا استاد کرد.
«شلیکی با تصوری غلط و پر از خطا» عنوان یادداشتی است که در روزنامه اعتماد منتشر شده است. در بخشی از این مطلب میخوانیم: عملکرد شتابزده و ظاهراً از سر ذوق صداوسیما و رسانههای مخالف اصلاحات هر چند در ابتدا توانستند فضاسازی مطلوب را ایجاد کنند اما با روشن شدن این واقعیتها و ابعاد موضوع و ریشههای آن میتوان گفت نشانهگیری آنها برای شلیک به قلب اصلاحات یا تصورشان غلط و پر از خطا بوده است. شاید اگر به این نحو و با این رویکرد از سر ذوق و هیجان برای ضربه زدن به رقیب وارد نمیشدند، نتیجه بهتری میگرفتند.
اعتماد در یادداشتی با عنوان «واکنش کارگزارانیها، مصداق گل به خودی» به نقل از «سخنگوی حزب اعتماد ملی» نوشت: اما اینکه در ماجرای آقای نجفی، صداوسیما در شادکامی کامل با آقای نجفی مصاحبهای ترتیب میدهد بدون اینکه گردش کاری جرم جنایی طی شده باشد، تخلف است. در واقع گویی صداوسیما منتظر زمانی برای شلیک بود که اصلاحطلبان را از پا در بیاورد، اما این اقدام نسنجیده صداوسیما باعث شد که بار دیگر افکار عمومی علیه صداوسیما قرار بگیرد... صداوسیما حق پخش تصویری یک متهم را قبل از اثبات جرم نداشت، بنابراین به دنبال تخریب اصلاحات بود... رویکرد کارگزارانیها به ماجرای قتل رخ داده از سوی آقای نجفی، هیجانی بود برای اینکه این حزب را از مشکل پیش آمده برای نجفی جدا کند. به هر حال آقای نجفی از اعضای کارگزاران بوده و رویکرد کارگزاران با او قابل نقد است.
روزنامه آرمان نیز به نقل از انتخاب در گزارشی با عنوان «مزایای رفتار عجیب صداوسیما در قبال نجفی، ماجرای مداح هتاک و خبط تلویزیون ناگهان فراموش شد!» نوشت: عملکرد صداوسیما در نحوه اطلاعرسانی پرونده قتل همسر محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران به قدری عجیب و غیرعادی بود که سخت بتوان پذیرفت خود مسئولان صداوسیما متوجه این موضوع نشده باشند... پس ماجرا چیست و چرا صداوسیما به این موضوع تن داده و حاضر شده تا انتقادها را به جان بخرد؟ برای پاسخ، باید به چند روز قبل بازگردیم. زمانی که در پخش زنده یک مداحی در شبکه سیما، یک مداح در توهینی بیسابقه در تاریخ پخش زنده تلویزیون، مقدسات اهل سنت را مورد اهانت قرار داد. کمی بعد مشخص شد مداح مذکور داماد خواهر محمود احمدینژاد بوده... در چنین شرایطی که گویا صداوسیما هیچ توجیهی برای رفتار خود نداشت، ناگهان ماجرای محمدعلی نجفی به دادش رسید... یک مجال مناسب به صداوسیما داد تا از انتقادها فرار کند. حالا صداوسیما نه تنها ماجرای هتاک را فراموش شده میبیند بلکه فرصت حمله به مخالفان سیاسی خود را نیز فراهم کرده است. ماجرای مداح مذکور نیز فراموش شده تا حدی که حتی خبر آزادی او به قید وثیقه نیز بازتابی نیافت.
تاثیر اقدام نجفی بر جریان اصلاحات
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «پنج گلوله و یک جریان» نوشت: عدهای مصائب نجفی را کاملاً شخصی میدانستند، مسالهای در «زندگی خصوصی استاد و نجفی». عدهای دیگر اما یک جریان را متاثر از این قتل میدانستند، مسالهای احتمالاً عاطفی برای «جریان چپ سیاسی»، عدهای پای «پرستوها» را به ماجرا باز کردند و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی را در وقوع جرم دخیل دانستند، عدهای دیگر اما بروز ناگهانی خشم را برای توضیح و تفسیر یک طرد شده سیاسی مناسبتر میدانستند. همین تحلیل و تفسیرهای مختلف این سوال را ایجاد کرد که آیا به واقع گلولههای نجفی به سمت قلب اصلاحات شلیک شده یا تنها قلب همسر دومش را از کار انداخته است؟ اما موضوع دیگری که در جریان این قتل سیاستزده به چشم آمد، واکنش یاران قدیم نجفی و همراهان کارگزارانیاش بود. برخی معتقد بودند که نوعی انتقامجویی سیاسی در جریان است؛ انتقامجویی برای رییس شورای شهری که شهردار نشد.
نقد عملکرد اصولگرایان
روزنامه اعتماد نوشت: روزنامه وطن امروز عکسی از نیمرخ نجفی با تیتر «شلیک به قلب اصلاحات» منتشر کرد تا اگر نجفی نمیخواست یک جریان سیاسی را به زندگی خصوصیاش گره بزند اما جریان اصولگرا میخواهد این موضوع را به فونت درشت و عکسی سیاه به نمایش گذارد.
این روزنامه در مطلب دیگری نوشت: اغلب تیترهایی که از سوی جریان رقیب برای ماجرای آقای نجفی انتخاب شد، سیاسی بود. تیتر شلیک به قلب اصلاحات نیز در همین دسته قرار میگیرد که در راستای تخریب جریان اصلاحات بود. همه بر این امر واقف هستیم که نهتنها رسانههای رقیب بلکه صداوسیما هم از هر فرصتی استفاده میکند تا اصلاحات را تخریب کند و به آن شلیک کند. اتفاقاً بیشتر از اینکه ماجرا آقای نجفی شلیک به اصلاحات باشد بیشتر شلیکها از سوی جریان اصولگرا صورت میگیرد.
آخرین دفاع محمدعلی نجفی در دادسرا
به گزارش روزنامه شرق، محمدعلی نجفی که به اتهام قتل همسر دومش بازداشت است برای آخرینبار در دادسرا از خودش دفاع کرد. او دیروز یک ساعت بهصورت خصوصی با وکلایش دیدار کرد. روز گذشته اولین روزی بود که همه طرفین پرونده برای پیگیری موضوع در دادسرا حاضر شده بودند. مسعود استاد، برادر میترا استاد، همسر دوم نجفی، نیز در جمع خبرنگارانی که در دادسرای جنایی تهران حضور داشتند، گفت: قتل خواهرم سیاسی نیست و دلایل کاملاً خانوادگی دارد. من مدارکی دارم که نشان میدهد آقای نجفی همسر اولش را طلاق داده است، اما حالا میگویند او را طلاق ندادهاند. دلیل قتل، مصاحبهای بود که قرار بود با خواهرم انجام شود.
روز جمعه ما در دادسرای جنایی بودیم. آقای نجفی شخصاً با من یک ساعت صحبت کردند تا بتوانند رضایت بگیرند، اما ما رضایت نمیدهیم. خیلی مسائل هست که میدانم، اما حالا وقت گفتنش نیست و من بعد از صدور حکم درباره آن صحبت خواهم کرد و واقعیتهایی را خواهم گفت. او در پاسخ به این سؤال که چرا پرونده تا این حد سریع رسیدگی شد، گفت: این پرونده از حد ملی خارج شده و جهانی شده و قوه قضاییه هم ویژه به آن رسیدگی کرده است.
عزل وکیل نجفی
فرارو در گزارشی با طرح سوالی مبنی بر «نجفی وکیل خود را عزل کرده؟» نوشت: نجفی، علیزاده طباطبایی وکیل خود را در پرونده قتل میترا استاد عزل کرد. یک منبع آگاه در گفتوگو با فرهیختگان گفت که محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران متهم پرونده قتل میترا استاد، علیزاده طباطبایی وکیل پرونده خودش را عزل کرد. بنظر میآید بیان اظهارات غلط که باعث ضربه به نجفی شده، علت این تصمیم بوده است. طی روزهای اخیر انتقاد از اظهارات علیزاده شدت گرفته بود. محمود علیزاده طباطبایی که بعنوان وکیل محمدعلی نجفی در پرونده قتل میترا استاد معرفی شده بود، درباره عزلش از وکالت نجفی که اخباری مبنی بر آن در کانال روزنامه فرهیختگان منتشر شد، گفت: من اطلاع ندارم.
رسانههای اصولگرا
رسانههای منتسب به جریان اصولگرا معتقد هستند که: رسانههای اصلاحطلب دست از تلاش برای تبرئه نجفی برنداشتند و بیپروا و فقط با نگرش قبیلهای، لگدپراکنی به پیکر بیجان مقتول را ادامه دادند تا حدی که کم مانده است از قاتل جنایتکار، قدیس بسازند!
برخی از عبارتهای کانونی استفاده شده در این رسانهها عبارتند از: سقوط اخلاقی مدعیان اصلاحطلبی در مواجهه با ماجرای قتل همسر دوم نجفی، آش بیاخلاقیهای برخی خبرنگاران اصلاحطلب، اصلاحطلبان بهطرز گستردهای در کسوت حمایت از محمدعلی نجفی برآمدهاند و حتی شعارهای خود در حمایت از زنان را هم فراموش کردهاند، دفاع عجیب و تمام قد اصلاحطلبان از قتل میترا استاد توسط نجفی، از سلبریتیهای فمنیست مانند مهناز افشار که هر اتفاقی را بهانهای میکنند تا جامعه ایرانی را زنستیز معرفی کنند، در این ماجرا به یک باره روزه سکوت گرفتهاند! اصلاحطلبان برای به تاخیر انداختن دادگاه و تحت تاثیر قرار دادن دستگاه قضا تحرکات مشکوکی را آغاز کردهاند.
انتقاد از عملکرد اصلاحطلبان
کیهان در بخشی از گزارش منتشر شده در ستونی نوشت: نوع مواجهه طیف موسوم به اصلاحطلب با ماجرای قتل همسر دوم نجفی، نمای دیگری از سقوط اخلاقی مدعیان اصلاحطلبی بود. این جریان آلوده نشان داد ابایی ندارد که برای تطهیر همپالگی خود از جنایت، مقتول را یک روز پرستوی اطلاعاتی و روز دیگر مرتکب گناه کبیره جا بزند.
روزنامه جوان نیز در ستون اخبار ویژه خود زیر عنوان «روزنامه اصلاحطلب: پرستوسازی از همسر نجفی غیرمنطقی است» نوشت: آش بیاخلاقیهای برخی خبرنگاران اصلاحطلب آنقدر شور شده که صدای همفکرانشان هم درآمد. روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی با عنوان «واکاوی یک قتل» به قلم مجید ابهری آورده: «به نظر میرسد عدهای عمداً در لباس دوست قصد تشدید اوضاع را دارند. پرستوسازی از خانم استاد و یا برنامهریزی شدن ازدواج ایشان و ارتباط این پرونده با اقدامات زمان شهرداری آقای نجفی اگر ظالمانه نباشد، غیرمنطقی است. چرا که در اصل موضوع یک انسان در یک پیوند نامناسب دچار اختلافات مختلف گردیده و دست به قتل زده است».
در روزهای اخیر تعدادی از خبرنگاران اصلاحطلب برای توجیه قتل نفسی که محمدعلی نجفی مرتکب شده، تهمتهایی زدند که در واقع ذبح اخلاق برای دفاع از قاتلی بود که همجناحیشان است. از جمله این ادعاهای مضحک آن بود که میترا استاد، همسر دوم نجفی با دستگاههای اطلاعاتی در ارتباط بوده و با نقشه به نجفی نزدیک شده است. این ادعا نهتنها هیچ سندی نداشت، بلکه سوالات دیگری ایجاد میکرد، از جمله اینکه چرا نجفی باید در ارتباطی اینگونه نقطه ضعف نشان دهد و این زن را به عقد خود درآورد؟ و یا چرا -با توجه به سابقه رفتار رسانهای نجفی و علنی کردن مسائل خانوادگی و شخصی- این موضوع مهم را علنی نکرد؟! سال گذشته که تصاویر این ازدواج علنی شد، همین خبرنگاران اصلاحطلب میگفتند کسی نباید انتقاد کند و این مسائل شخصی فرد است.
در بخشی از گزارش منتشر شده در روزنامه صبح نو میخوانیم: اصلاحطلبان در روزهای گذشته بعد از این جنایت بهطرز گستردهای در کسوت حمایت از محمدعلی نجفی برآمدهاند و حتی شعارهای خود در حمایت از زنان را هم فراموش کردهاند. البته آنها به قدری برای سرپوش گذاشتن بر رفتارهای غیراخلاقی نجفی آشفته شدهاند که در نهایت آقای حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی نیز در اینباره هشدار داده و خواسته تا به تشتتها پایان دهند.
به گزارش صراط نیوز، مرعشی خواستار توقف مجادله اصلاحطلبان درباره نجفی شد. سخنگوی حزب کارگزاران در اطلاعیهای از همه فعالان اصلاحطلب خواست تا وحدت جبهه اصلاحات و ظرفیت تاثیرگذاری مثبت برای آینده ایران را پیشفرض اعمال خود قرار داده و به تنشها و تشتتهای ایجاد شده درباره حاشیههای بعد از قتل همسر نجفی خاتمه دهند. این واکنش در حالی است که کرباسچی دبیرکل کارگزاران، حزب اتحاد ملت را به خاطر عدم مراعات توصیه مراجع ذیصلاح درباره نجفی و اصرار بر شهرداری وی، سرزنش کرده است.
«سکوت و حمایت سیاسی از یک جنایت» عنوان مطلبی است که در رجا نیوز منتشر شد و آمده است: وقتی سلبریتیها و فعالان حقوق زن برای تطهیر قاتل یک «زنِ کُردِ بازیگر» دست به کار میشوند... دفاع عجیب و تمام قد اصلاح طلبان از قتل میترا استاد توسط نجفی، آنقدر سوالبرانگیز و قبیح است که سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در بیانیهای از فعالان اصلاحطلب درخواست کرد «به تنشها و تشتتها خاتمه دهند». اگرچه واکنش طبیعی که انتظار میرفت، انفجار خشم عمومی از این جنایت و همدلی با مادر و پسر 13 ساله قربانی باشد، اما ماجرا روندی کاملاً متفاوت یافت. ماشین تبلیغاتی و پروپاگاندایی و رسانهای عظیمی بلافاصله به راه افتاد. جریانی که از اصلاحطلب داخلی تا ضدانقلاب خارجنشین تشکیل شده بود از مقتول یک هیولا ساختند و از قاتل یک قربانی مظلوم؛ اما نکته جالب در این میان موضعگیریهای متفاوت فمنیستها بود. این دسته از مدعیان اصلاحطلبی که سالها خود را مدافع حقوق زنان معرفی کرده بودند و با خشونت علیه زنان مبارزه میکردند، به یکباره تمام شعارهای خود را فراموش کرده و بدون آنکه چیزی اثبات شود طرف قاتل را گرفتند و در این مسیر، هر تهمت زشتی که برای تبرئه نجفی میتوان استفاده کرد را به مقتولی که کمترین توان دفاع از خود نداشت، بستند...
شماره ۷۸ دوهفته نامه آیت ماندگار